ابن ولید حضرمی یکی از امرای دولت امویست. او در زمان هشام بن عبدالملک به سال 108 هجری قمری والی مصر بود و دو هفته بعد معزول شد و در تاریخ 124 باز به والیگری مصر نایل گردید و این بار پس از سه سال حکومت در سنۀ 127 از طرف مروان حمار از کار برکنار شد و حسان بن عتاهیه بجای وی آمد. ولی پس از 16 روز اهالی مصر قیام کردند و او را برانداختند و باز حفص را بجای خود آوردند و در این دفعه حفص فقط 6 ماه حکومت کرد. زیرا که مصریان بضد مروان شوریدند و در محرم سال 128هجری قمری حوثره بن سهل العجلان از شام مأمور خواباندن فتنه و عصیان گشت و درنتیجه، حفص گرفتار و مقتول شد. و رجوع به مستدرکات تاج العروس در مادۀ حضرم شود
ابن ولید حضرمی یکی از امرای دولت امویست. او در زمان هشام بن عبدالملک به سال 108 هجری قمری والی مصر بود و دو هفته بعد معزول شد و در تاریخ 124 باز به والیگری مصر نایل گردید و این بار پس از سه سال حکومت در سنۀ 127 از طرف مروان حمار از کار برکنار شد و حسان بن عتاهیه بجای وی آمد. ولی پس از 16 روز اهالی مصر قیام کردند و او را برانداختند و باز حفص را بجای خود آوردند و در این دفعه حفص فقط 6 ماه حکومت کرد. زیرا که مصریان بضد مروان شوریدند و در محرم سال 128هجری قمری حوثره بن سهل العجلان از شام مأمور خواباندن فتنه و عصیان گشت و درنتیجه، حفص گرفتار و مقتول شد. و رجوع به مستدرکات تاج العروس در مادۀ حضرم شود
ابومسلم عمر بن احمد بن خلدون حضرمی. از خاندان مبرز اشبیلی. شاگرد مسلمه. او به تتبع فلسفه و ریاضی و نجوم و طب می پرداخت و در اشبیلیه به سال 448 ه. ق. درگذشت. (از تاریخ اطبای عرب لکلرک)
ابومسلم عمر بن احمد بن خلدون حضرمی. از خاندان مبرز اشبیلی. شاگرد مسلمه. او به تتبع فلسفه و ریاضی و نجوم و طب می پرداخت و در اشبیلیه به سال 448 هَ. ق. درگذشت. (از تاریخ اطبای عرب لکلرک)
ابن محمد بن احمد بن جدیدبن علی بن محمد بن جدید حضرمی تریمی شافعی، مشهور به ابن جدید. محدث بود و در سال 620 هجری قمری درگذشت. او را چهل حدیث است در فضائل اعمال. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 705). واژه ی محدث از ریشه ’حدیث’ گرفته شده و به کسی اطلاق می شود که تخصص در نقل، حفظ و تحلیل احادیث دارد. این فرد معمولاً بر متون حدیثی مسلط است و می تواند صحیح را از ضعیف تشخیص دهد. محدثان نقش نگهدارنده سنت نبوی را داشتند و از طریق کتابت یا روایت شفاهی، احادیث را به نسل های بعدی منتقل کردند. برخی از معروف ترین محدثان عبارتند از بخاری، مسلم، ترمذی و نسائی.
ابن محمد بن احمد بن جدیدبن علی بن محمد بن جدید حضرمی تریمی شافعی، مشهور به ابن جدید. محدث بود و در سال 620 هجری قمری درگذشت. او را چهل حدیث است در فضائل اعمال. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 705). واژه ی محدث از ریشه ’حدیث’ گرفته شده و به کسی اطلاق می شود که تخصص در نقل، حفظ و تحلیل احادیث دارد. این فرد معمولاً بر متون حدیثی مسلط است و می تواند صحیح را از ضعیف تشخیص دهد. محدثان نقش نگهدارنده سنت نبوی را داشتند و از طریق کتابت یا روایت شفاهی، احادیث را به نسل های بعدی منتقل کردند. برخی از معروف ترین محدثان عبارتند از بخاری، مسلم، ترمذی و نسائی.
الحسینی الحضرمی، فضل بن علوی بن محمد بن سهل مولی الدویله که حدود 1283 هجری قمری درگذشته است. او راست: سبیل الاذکار و الاعتبار بما یمر بالانسان و یتقضی له من الاعمار. و همچنین عقد الفرائد من نصوص العلماء الاماجد و اهل المذاهب الاربعه. که این رساله در باب خروج زنان در شوارع است. (از معجم المطبوعات)
الحسینی الحضرمی، فضل بن علوی بن محمد بن سهل مولی الدویله که حدود 1283 هجری قمری درگذشته است. او راست: سبیل الاذکار و الاعتبار بما یمر بالانسان و یتقضی له من الاعمار. و همچنین عقد الفرائد من نصوص العلماء الاماجد و اهل المذاهب الاربعه. که این رساله در باب خروج زنان در شوارع است. (از معجم المطبوعات)
حضرمی. عبدالله بن عبدالرحمن بن ابی بکر بافضل حضرمی سعدی مذحجی، او از بنی سعد طایفه ای از مذحج و فقیه شافعی بود. بسال 850 هجری قمری در تریم تولد یافت و به شحر و سپس عدن و حرمین مهاجرت کرد و سپس به حضرموت بازگشت و در شحر بسال 918 هجری قمریدرگذشت. مؤلفات فراوان دارد از آنجمله: المقدمه الحضرمیه فی فقه الشافعیه، حجج القواطع فی الوصل و القاطع، الفتاوی، و رساله ای در علم فلک، و لوامع الانوارفی فضل القائم بالاسحار. (از الاعلام زرکلی ج 4 ص 232)
حضرمی. عبدالله بن عبدالرحمن بن ابی بکر بافضل حضرمی سعدی مذحجی، او از بنی سعد طایفه ای از مذحج و فقیه شافعی بود. بسال 850 هجری قمری در تریم تولد یافت و به شحر و سپس عدن و حرمین مهاجرت کرد و سپس به حضرموت بازگشت و در شحر بسال 918 هجری قمریدرگذشت. مؤلفات فراوان دارد از آنجمله: المقدمه الحضرمیه فی فقه الشافعیه، حجج القواطع فی الوصل و القاطع، الفتاوی، و رساله ای در علم فلک، و لوامع الانوارفی فضل القائم بالاسحار. (از الاعلام زرکلی ج 4 ص 232)
شیخ محمد بن مبارک باکراع. اصل وی حضرمی و زادگاه او مدینه بود و از ادیبان شیوا و خوش بیان بشمار میرفت و در محاضره مهارتی بسزا داشت. از اشعار او قطعه ای معروف است که به قاضی تاج الدین مالکی در تبریک به زیارت مرقد حضرت رسول گفته است و مطلع آن این است: اکلیل رأس المجد و الفضل والتقی و سابق شأو السعد و العز و البها. (از سلافه العصر ص 288)
شیخ محمد بن مبارک باکراع. اصل وی حضرمی و زادگاه او مدینه بود و از ادیبان شیوا و خوش بیان بشمار میرفت و در محاضره مهارتی بسزا داشت. از اشعار او قطعه ای معروف است که به قاضی تاج الدین مالکی در تبریک به زیارت مرقد حضرت رسول گفته است و مطلع آن این است: اکلیل رأس المجد و الفضل والتقی و سابق شأو السعد و العز و البها. (از سلافه العصر ص 288)
ابن عبدالرحمن حضرمی وی ازصحابیانی بود که به حمص فرود آمد و بگفتۀ احمد بن محمد بن عیسی، ابوالمثنی از وی روایت کرده است. (از الاصابه باختصار). و رجوع به همین کتاب ج 1 ص 154 شود، کنایه از بناز و تبختر حرف زدن. (آنندراج) : ناخن چوشانه در جگر زلف میکنم با نوخطان سخن بسر زلف میکنم. ملامفید بلخی (از آنندراج). رجوع به بسر زلف حرف زدن شود
ابن عبدالرحمن حضرمی وی ازصحابیانی بود که به حمص فرود آمد و بگفتۀ احمد بن محمد بن عیسی، ابوالمثنی از وی روایت کرده است. (از الاصابه باختصار). و رجوع به همین کتاب ج 1 ص 154 شود، کنایه از بناز و تبختر حرف زدن. (آنندراج) : ناخن چوشانه در جگر زلف میکنم با نوخطان سخن بسر زلف میکنم. ملامفید بلخی (از آنندراج). رجوع به بسر زلف حرف زدن شود
منسوب به حضر. ساکن شهر. ساکن حضر. شهرنشین. شهری. (دهار). شهرباش. قراری. تخته قاپو. مدری. مدنی. مقابل بدوی. بادوی. بادیه نشین. چادرنشین. صحرانشین. بیابان باش. (منتهی الارب). ساکن بادیه. و بری. مقابل سفری: از عطا دادن پیوسته و خوشخوئی او ادبای سفری گشته بر او حضری. فرخی. ، (اصطلاح فقه) حاضر، حضری (آیات) و سفری، صاحب کشف الظنون گوید: علم آیات حضری و آیات سفری از فروع علم تفسیربشمار میرود. آیات حضری بسیارند ولی آیات سفری را در چهل واندی آیه ضبط کرده اند، چنانکه در اتقان سیوطی آمده است. (کشف الظنون) منسوب به حضر، شهری در جزیره. از دیاربکر. (الانساب)
منسوب به حضر. ساکن شهر. ساکن حضر. شهرنشین. شهری. (دهار). شهرباش. قراری. تخته قاپو. مدری. مدنی. مقابل بدوی. بادوی. بادیه نشین. چادرنشین. صحرانشین. بیابان باش. (منتهی الارب). ساکن بادیه. و بری. مقابل سفری: از عطا دادن پیوسته و خوشخوئی او ادبای سفری گشته بَرِ او حضری. فرخی. ، (اصطلاح فقه) حاضر، حضری (آیات) و سفری، صاحب کشف الظنون گوید: علم آیات حضری و آیات سفری از فروع علم تفسیربشمار میرود. آیات حضری بسیارند ولی آیات سفری را در چهل واندی آیه ضبط کرده اند، چنانکه در اتقان سیوطی آمده است. (کشف الظنون) منسوب به حضر، شهری در جزیره. از دیاربکر. (الانساب)
ابن فقیه بن عبدالله بن عبدالرحمان بن ابوبکر بلحاج بافضل الحضرمی صوفی متوفی در تریم 979 هجری قمری / 1571 میلادی او راست: ’الفصول الفتحیه’. (معجم المؤلفین از النور السافر 344) (ایضاح المکنون) (برو کلمان ج 2 ص 565) (هدیه العارفین ج 1 ص 320)
ابن فقیه بن عبدالله بن عبدالرحمان بن ابوبکر بلحاج بافضل الحضرمی صوفی متوفی در تریم 979 هجری قمری / 1571 میلادی او راست: ’الفصول الفتحیه’. (معجم المؤلفین از النور السافر 344) (ایضاح المکنون) (برو کلمان ج 2 ص 565) (هدیه العارفین ج 1 ص 320)
ابن زائده حضرمی الکندی. ابوعمروکشی و طوسی او را در رجال شیعه شمرده اند. ابن النجاشی گوید: ثقه و صحیح السماع بود. عبدالله بن مشکان از وی روایت دارد. (لسان المیزان ج 2 ص 180)
ابن زائده حضرمی الکندی. ابوعمروکشی و طوسی او را در رجال شیعه شمرده اند. ابن النجاشی گوید: ثقه و صحیح السماع بود. عبدالله بن مشکان از وی روایت دارد. (لسان المیزان ج 2 ص 180)
حضرمی، جمال الدین بن عبدالله بن عبدالرحمن فقیه محقق عابد زاهد حضرمی الولاده (بسال 840 هجری قمری) سعدی العشیره شافعی مذهب عدنی مسکن و مدفن، مشهور به بافضل و بقولی محمد بن عبدالله فقیه بود، تألیفات او عبارت است از: شرح المدخل، العده والسلاح لمتولی عقود النکاح، مختصر الانوار، مختصر قواعد زرکشی، مقدمه الحضرمیه فی فقه الساده الشافعیه. او ظاهراً بسال 903 هجری قمری در 63 سالگی در عدن در گذشت. (از ریحانه الادب ج 1 ص 136 و 330) (معجم المطبوعات). او در تریم تولد یافت و برای تدریس به عدن رفت و در همانجا مرد. (الاعلام زرکلی ج 6 ص 232)
حضرمی، جمال الدین بن عبدالله بن عبدالرحمن فقیه محقق عابد زاهد حضرمی الولاده (بسال 840 هجری قمری) سعدی العشیره شافعی مذهب عدنی مسکن و مدفن، مشهور به بافضل و بقولی محمد بن عبدالله فقیه بود، تألیفات او عبارت است از: شرح المدخل، العده والسلاح لمتولی عقود النکاح، مختصر الانوار، مختصر قواعد زرکشی، مقدمه الحضرمیه فی فقه الساده الشافعیه. او ظاهراً بسال 903 هجری قمری در 63 سالگی در عدن در گذشت. (از ریحانه الادب ج 1 ص 136 و 330) (معجم المطبوعات). او در تریم تولد یافت و برای تدریس به عدن رفت و در همانجا مرد. (الاعلام زرکلی ج 6 ص 232)
ابن حرمل بن تغلب بن ربیعۀ حضرمی، و بقولی رهاوی، تابعی ومحدث است و از علی علیه السلام و عبدالله بن عمرو بن العاص روایت کند، عبدالرحمن تنوخی گوید که او عهده دار قضاء شام بود. ابن سمیع او را در زمرۀ طبقۀ دوم از تابعین شام آورده و ابن منده گوید که او قدری بود. وبعضی او را بغلط مصری دانسته اند. رجوع به تهذیب تاریخ کبیر ابن عساکر چ شام سنۀ 1331 ج 3 ص 436 شود
ابن حرمل بن تغلب بن ربیعۀ حضرمی، و بقولی رهاوی، تابعی ومحدث است و از علی علیه السلام و عبدالله بن عمرو بن العاص روایت کند، عبدالرحمن تنوخی گوید که او عهده دار قضاء شام بود. ابن سمیع او را در زمرۀ طبقۀ دوم از تابعین شام آورده و ابن منده گوید که او قدری بود. وبعضی او را بغلط مصری دانسته اند. رجوع به تهذیب تاریخ کبیر ابن عساکر چ شام سنۀ 1331 ج 3 ص 436 شود
ابن محمد. او راست: کتاب الحدیث. (ذریعه ج 6 بنقل از نجاشی). و ممکن است این کلمه با مادۀ پیش یکی باشد ابن علی. او راست: کتاب الحدیث. (ذریعه ج 6 ص 322 بنقل از فهرست شیخ طوسی)
ابن محمد. او راست: کتاب الحدیث. (ذریعه ج 6 بنقل از نجاشی). و ممکن است این کلمه با مادۀ پیش یکی باشد ابن علی. او راست: کتاب الحدیث. (ذریعه ج 6 ص 322 بنقل از فهرست شیخ طوسی)
عمارۀ عتکی. محدث و ثقه است. محدّث در علوم اسلامی به کسی گفته می شود که علاوه بر نقل حدیث، علم رجال، علم درایه، و فنون بررسی سند و متن حدیث را به خوبی می داند. این افراد در طول قرون اولیه اسلام، پایه گذاران نظام حدیثی بودند و با دسته بندی راویان، ایجاد شاخص های اعتماد و تفکیک احادیث صحیح از جعلی، علوم اسلامی را از تحریف حفظ کردند. وجود محدث در هر نسل نشانه پویایی دین اسلام بود. ابوعثمان الحرمی. ابن عبدربه داستانی از مجلس بحث و مفاخرۀ میان معاویه و عده ای از بنی هاشم را از او نقل کرده است. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 4 ص 91 شود
عمارۀ عتکی. محدث و ثقه است. محدّث در علوم اسلامی به کسی گفته می شود که علاوه بر نقل حدیث، علم رجال، علم درایه، و فنون بررسی سند و متن حدیث را به خوبی می داند. این افراد در طول قرون اولیه اسلام، پایه گذاران نظام حدیثی بودند و با دسته بندی راویان، ایجاد شاخص های اعتماد و تفکیک احادیث صحیح از جعلی، علوم اسلامی را از تحریف حفظ کردند. وجود محدث در هر نسل نشانه پویایی دین اسلام بود. ابوعثمان الحرمی. ابن عبدربه داستانی از مجلس بحث و مفاخرۀ میان معاویه و عده ای از بنی هاشم را از او نقل کرده است. رجوع به عقدالفرید چ محمد سعید العریان ج 4 ص 91 شود