حکیمات عرب چهار تن باشند: صخره بنت لقمان الحکیم. هند بنت حسن، که صاحب تاج العروس گوید: صواب بنت الخس بضم الخاء است. جمعه بنت حابس. خصیله بنت عامر بن ظرب. (تاج العروس) (غیاث) (آنندراج)
حکیمات عرب چهار تن باشند: صخره بنت لقمان الحکیم. هند بنت حسن، که صاحب تاج العروس گوید: صواب بنت الخس بضم الخاء است. جمعه بنت حابس. خصیله بنت عامر بن ظرب. (تاج العروس) (غیاث) (آنندراج)
دهی است جزء دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران، واقع در نه هزارگزی خاور شهرک و سه هزارگزی راه مالروی عمومی بالا، ناحیه ای است واقع در کوهستان سردسیر، دارای 197 تن سکنه میباشد، از رود خانه کربود و کوئین و چشمه سار مشروب میشود، محصولاتش غلات، اسپرس، سیب زمینی، لوبیا، میوه جات مختلفه و گردو، اهالی به کشاورزی گذران میکنند، عده ای برای تأمین معاش به تهران، مازندران و گیلان میروند و عده ای کارمند ادارات هستند، از صنایع دستی آنان کرباس و گلیم بافی است، راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
دهی است جزء دهستان بالا بخش طالقان شهرستان تهران، واقع در نه هزارگزی خاور شهرک و سه هزارگزی راه مالروی عمومی بالا، ناحیه ای است واقع در کوهستان سردسیر، دارای 197 تن سکنه میباشد، از رود خانه کربود و کوئین و چشمه سار مشروب میشود، محصولاتش غلات، اسپرس، سیب زمینی، لوبیا، میوه جات مختلفه و گردو، اهالی به کشاورزی گذران میکنند، عده ای برای تأمین معاش به تهران، مازندران و گیلان میروند و عده ای کارمند ادارات هستند، از صنایع دستی آنان کرباس و گلیم بافی است، راه آن مالرو است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
جمع واژۀ تحصیل. اکتسابات و محصولات. (ناظم الاطباء) ، در تداول امروز، درسهایی که در مدارس خوانندو بیشتر در مورد مدارس عالی گفته میشود: تحصیلاتش رادر دانشکدۀ... پایان داده است. تحصیلاتم تمام شد
جَمعِ واژۀ تحصیل. اکتسابات و محصولات. (ناظم الاطباء) ، در تداول امروز، درسهایی که در مدارس خوانندو بیشتر در مورد مدارس عالی گفته میشود: تحصیلاتش رادر دانشکدۀ... پایان داده است. تحصیلاتم تمام شد
دهی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز 65هزارگزی خاوری اهواز. 5هزارگزی راه رامهرمزبه اهواز. دشت، گرمسیر، سکنه 75 تن. آب آن از چاه. محصول غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری، راه در تابستان اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دهی از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز 65هزارگزی خاوری اهواز. 5هزارگزی راه رامهرمزبه اهواز. دشت، گرمسیر، سکنه 75 تن. آب آن از چاه. محصول غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری، راه در تابستان اتومبیل رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نام شعبه ای است از زبید. این شعبه ملحق اند به ’بعیر’ از قبیلۀ ’اسلم’ که یکی از قبائل ’صائح’ از شمر بنی طی میباشد. (از معجم قبائل العرب از کتاب عشائر العراق ص 208)
نام شعبه ای است از زبید. این شعبه ملحق اند به ’بعیر’ از قبیلۀ ’اسلم’ که یکی از قبائل ’صائح’ از شمر بنی طی میباشد. (از معجم قبائل العرب از کتاب عشائر العراق ص 208)
از قبائل شمال فلسطین. (از معجم قبائل العرب تألیف عمر رضا کحاله) بطنی از حباب است از قبیلۀ ’مغره’ که ملحق به ’عبده’اند از قبیلۀ ’شمر’ از بنی قحطان. (از معجم قبائل العرب از عشائر العراق ص 288) شعبه ای از دلابحۀ صلته را گویند که از قبیلۀ ’شمر’ طوقه میباشند. (از معجم قبائل العرب از عشائر العراق تألیف عزاوی ص 237) فرقه ای است ساکن در حماه سوریه. (از معجم قبائل العرب از عشائر الشام ج 2 ص 155) عشیره ای است ساکن در ناحیۀ غور از منطقۀ عجلون. گویند این عشیره نخست از قریۀ حلبون نزدیک جنین فلسطین بیرون شدند و پاره ای از آنان به فلسطین فرودآمدند. (از معجم قبائل العرب از تاریخ شرقی الاردن و قبائلها تألیف بیک ص 312)
از قبائل شمال فلسطین. (از معجم قبائل العرب تألیف عمر رضا کحاله) بطنی از حباب است از قبیلۀ ’مغره’ که ملحق به ’عبده’اند از قبیلۀ ’شمر’ از بنی قحطان. (از معجم قبائل العرب از عشائر العراق ص 288) شعبه ای از دلابحۀ صلته را گویند که از قبیلۀ ’شمر’ طوقه میباشند. (از معجم قبائل العرب از عشائر العراق تألیف عزاوی ص 237) فرقه ای است ساکن در حماه سوریه. (از معجم قبائل العرب از عشائر الشام ج 2 ص 155) عشیره ای است ساکن در ناحیۀ غور از منطقۀ عجلون. گویند این عشیره نخست از قریۀ حلبون نزدیک جنین فلسطین بیرون شدند و پاره ای از آنان به فلسطین فرودآمدند. (از معجم قبائل العرب از تاریخ شرقی الاردن و قبائلها تألیف بیک ص 312)
جمع مقیده، نیوندکان بندیدگان جمع مقیده (مقید) : بسته ها، در قید و بند ها، سازهایی که انگشتان دست چپ برای ایجاد اصوات مختلف بروی سیمهای آن گذارده شود مقابل مطلقات
جمع مقیده، نیوندکان بندیدگان جمع مقیده (مقید) : بسته ها، در قید و بند ها، سازهایی که انگشتان دست چپ برای ایجاد اصوات مختلف بروی سیمهای آن گذارده شود مقابل مطلقات