قلعه، پناهگاهی که بر فراز کوه یا جای بلند ساخته شود، قلاط، دژ، دیز، کلات، رخّ، ملاذ، اورا، پشلنگ، دیزه، دز، ابناخون، پناهگاه، جای محکم بلند و استوار
قَلعِه، پناهگاهی که بر فراز کوه یا جای بلند ساخته شود، قِلاط، دِژ، دیز، کَلات، رُخّ، مَلاذ، اَورا، پِشلَنگ، دیزِه، دِز، اَبناخون، پناهگاه، جای محکم بلند و استوار
زن موی رفته از سر. زن دغ سر. (آنندراج). مؤنث احص، بی موی. (معجم البلدان) ، سال تنگ. (مهذب الاسماء). سال بی نفع و بی خیر. (منتهی الارب) ، زن بدیمن. زن بدقدم، باد روشن بی گرد و غبار. (آنندراج) ، زمین بی گیاه. (معجم البلدان) ، لحیه حصاء،ریشی شکسته و کوتاه که دراز نشود. (مهذب الاسماء)
زن موی رفته از سر. زن دغ سر. (آنندراج). مؤنث احص، بی موی. (معجم البلدان) ، سال تنگ. (مهذب الاسماء). سال بی نفع و بی خیر. (منتهی الارب) ، زن بدیمن. زن بدقدم، باد روشن بی گرد و غبار. (آنندراج) ، زمین بی گیاه. (معجم البلدان) ، لحیه حصاء،ریشی شکسته و کوتاه که دراز نشود. (مهذب الاسماء)