جدول جو
جدول جو

معنی حسمان - جستجوی لغت در جدول جو

حسمان
(حَ)
ابن طغاه بن نوشروان بن بهرام چوبین است. مستوفی گوید: وی پدر سامان خدا میباشد که او پدر خاندان سامانیان بوده است. ولیکن گردیزی این نام را حامتان (خامتا) بن نوش بن طمغاسب بنی شاول بن بهرام چوبین نوشته است. (از حاشیۀ مجمل التواریخ و القصص ص 386)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آسمان
تصویر آسمان
(دخترانه)
فضای بالای سر ما که آبی رنگ به نظر می رسد، نام روز بیست وهفتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، نام کوهی در نزدیکی بندر نخیلو در ساحل خلیج فارس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از حسبان
تصویر حسبان
گمان کردن، ظن بردن، پنداشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
فضای بی پایان و نیلگون که بالای سر ما دیده می شود، رنگ آبی آن رنگ هوایی است که کرۀ زمین را احاطه کرده است، فضایی که ستارگان و کهکشان ها در آن قرار دارند، سقف بنا، نیروهایی ماوراءالطبیعه که بر سرنوشت انسان تاثیر می گذارند، سپهر، گردون، فلک، روز بیست و هفتم از هر ماه اوستایی، برای مثال آسمان روز ای چو ماه آسمان / باده نوش و دار دل را شادمان (مسعودسعد - ۵۵۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رسمان
تصویر رسمان
ریسمان، رشتۀ بلند کلفتی که از پشم یا پنبه تابیده باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حرمان
تصویر حرمان
بازداشتن، منع کردن، بی بهره کردن، بی روزی کردن، بی بهره ماندن، بی بهرگی، نومیدی
فرهنگ فارسی عمید
(دُ سُ)
مرد گندم گون فربه گرداندام، و انه لدحسمان الامر، بدرستی که او فسادکننده در کارست. (منتهی الارب). دحسم. دحسمانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
چرخ، سما، فلک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رسمان
تصویر رسمان
پارسی تازی گشته ریسمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جسمان
تصویر جسمان
تن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذمان
تصویر حذمان
شتاب، کندی از واژگان دو پهلو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرمان
تصویر حرمان
نومیدی، نا امیدی، محرومی، یاس، بی بهرگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حسبان
تصویر حسبان
شمردن، حساب کردن پنداشتن، گمان بردن پنداشتن، گمان بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حسران
تصویر حسران
دریغ، خوار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرمان
تصویر حرمان
((حِ))
بی بهره بودن، بیرون ماندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حسران
تصویر حسران
((حَ))
آن که حسرت برد، افسوس خور
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حسبان
تصویر حسبان
((حِ))
گمان، گمان کردن، پنداشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
((س ِ))
سپهر، فلک، هر یک از طبقات هفتگانه یا نه گانه افلاک در نظر قدما، فلک، یکی از ایزدان، روز بیست و هفتم از هر ماه خورشیدی
آسمان به زمین آمدن: کنایه از اتفاق خارق العاده افتادن و نظم امور را به هم زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حسبان
تصویر حسبان
((حُ))
شمارش، حساب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
Firmament, Sky
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
ciel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
רקיע , שָׁמַיִם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
आकाश
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
langit
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
ท้องฟ้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
firmament, lucht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
firmamento, céu
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
firmamento, cielo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
firmamento, cielo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
天空
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
firmament, niebo
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
небесний простір , небо
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
Firmament, Himmel
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
небосвод , небо
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از آسمان
تصویر آسمان
天空 , 空
دیکشنری فارسی به ژاپنی