زن باوقار، بانوی متین، خانم محترم، درخت انگور، (فتحه ر) صفت فاعلی از رزیدن به معنای رنگ کردن، جمع رز است اما غالباً به عنوان مفرد بکار میرود به معنای تاکستان
زن باوقار، بانوی متین، خانم محترم، درخت انگور، (فتحه ر) صفت فاعلی از رزیدن به معنای رنگ کردن، جمع رز است اما غالباً به عنوان مفرد بکار میرود به معنای تاکستان
نام نخستین تاخت عرب بر بلاد عجم است که غنایم بسیار بدست کردند. (منتهی الارب) ، عیال مرد که بجهت ایشان اندوه خورد. (معجم البلدان) ، شرطی بود عرب را بر ایرانیان خراسان بدان شهرها که بصلح گرفته بودند که هر زمان جیشی از عرب از آن شهر گذشتن خواهد، مردم شهر خانه و ضیاع و آذوقه بدیشان دهند تا گاه رسیدن به شهر دیگر
نام نخستین تاخت عرب بر بلاد عجم است که غنایم بسیار بدست کردند. (منتهی الارب) ، عیال مرد که بجهت ایشان اندوه خورد. (معجم البلدان) ، شرطی بود عرب را بر ایرانیان خراسان بدان شهرها که بصلح گرفته بودند که هر زمان جیشی از عرب از آن شهر گذشتن خواهد، مردم شهر خانه و ضیاع و آذوقه بدیشان دهند تا گاه رسیدن به شهر دیگر
جمع واژۀ حزن. غمان. هموم. اندهان. اندوهها: بحدیثی که شبی کرد همی پیش ملک عالمی را برهانید ز بند احزان. فرخی. بر جهان چند گونه نیرنگ است بر ملک چند نوع احزانست. مسعودسعد. یعقوب دلم ندیم احزان یوسف صفتم مقیم زندان. خاقانی. الوداع ای کعبه کاینک هفته ای درخدمتت عیش خوابی بوده و تعبیرش اخزان آمده. خاقانی. در اکباد موالیان نقوب احزان و اشجان همی برگشاد. (ترجمه تاریخ یمینی). انواع ضعف و احزان در ضمایر و سرائر ایشان متمکن گشت. (ترجمه تاریخ یمینی) ، پنجمین پادشاه یهود، پسر یورامک. آنگاه که پدر او بمرد، وی بیست ودو سال داشت و بجای پدر نشست و با آرامیان محاربه کرد. (قاموس الاعلام)
جَمعِ واژۀ حُزن. غمان. هموم. اندهان. اندوهها: بحدیثی که شبی کرد همی پیش ملک عالمی را برهانید ز بند احزان. فرخی. بر جهان چند گونه نیرنگ است بر ملک چند نوع احزانست. مسعودسعد. یعقوب دلم ندیم احزان یوسف صفتم مقیم زندان. خاقانی. الوداع ای کعبه کاینک هفته ای درخدمتت عیش خوابی بوده و تعبیرش اخزان آمده. خاقانی. در اکباد موالیان نقوب احزان و اشجان همی برگشاد. (ترجمه تاریخ یمینی). انواع ضعف و احزان در ضمایر و سرائر ایشان متمکن گشت. (ترجمه تاریخ یمینی) ، پنجمین پادشاه یهود، پسر یورامک. آنگاه که پدر او بمرد، وی بیست ودو سال داشت و بجای پدر نشست و با آرامیان محاربه کرد. (قاموس الاعلام)