جدول جو
جدول جو

معنی حرتک - جستجوی لغت در جدول جو

حرتک
(حَ تَ)
باریک جسم و نزار. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حرکت
تصویر حرکت
حرکت (Action) فرمانی است که کارگردان سر صحنه فیلم برای شروع کار به بازیگران میدهد. این فرمان معمولا بعد از آمادگی نور، صدا و دوربین صادر می شود و کارگردان به ترتیب می گوید `نور، صدا، دوربین` و اگر ایرادی درعملکرد شروع این مرحله پیش نیاید، دستور `حرکت` می دهد،
اکشن به رویداد مقابل دوربین نیز گفته می شود.
در اصطلاح به فیلمهای پر زد وخورد با حرکات فراوان دوربین و ریتم پرهیجان و سریع تدوین نیز گفته می شود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از حراک
تصویر حراک
حرکت، جنبش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرتک
تصویر زرتک
عصیر گل کاجیره که زرد رنگ است، محلول زعفران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مرتک
تصویر مرتک
مردارسنگ، جسمی سرخ یا زرد رنگ که بیشتر از سرب و قلع گرفته می شود و برای ساختن مرهم به کار می رود، سنگ مردار، لیتارژ جوهر سرب، مرداهنگ، اکسید دو پلمب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
تغییر مکان دادن مثلاً فردا حرکت خواهم کرد،
کنایه از رفتار مثلاً حرکت بی ادبانه، جنبش،
در علوم ادبی هر یک از سه علامت نوشتاری واکه های کوتاه، شامل -، -، و-، حرکت انتقالی مثلاً در علم نجوم حرکتی که کرۀ زمین در مدت ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه دور خورشید انجام می دهد و موجب به وجود آمدن چهار فصل می شود،
حرکت وضعی مثلاً در علم نجوم حرکتی که کرۀ زمین در مدت ۲۴ ساعت دور محور خود انجام می دهد و موجب به وجود آمدن شب و روز می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حبتک
تصویر حبتک
استخوانی تکیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
مقابل سکون، آرام، جنبش، جنبیدن، تکان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حراک
تصویر حراک
جنب جنبش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زرتک
تصویر زرتک
آب زعفران، آب خسق آب گل کاویشه، زرشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرتک
تصویر مرتک
مردار سنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوتک
تصویر حوتک
کوتاه باریک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
((حَ رَ کَ))
تکان خوردن، جنبیدن، جابه جا کردن، تکان دادن، جنبش، فعالیت، رفتار، عمل، هر یک از سه نشانه نوشتاری واکه های کوتاه شامل فتحه، کسره و ضمه، خروج از حالت موجود به طور تدریج (فلسفه)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حراک
تصویر حراک
((حَ))
جنبش
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زرتک
تصویر زرتک
((زَ تَ))
آب زعفران، زرشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
جنبش، جنبه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زرتک
تصویر زرتک
آب خسق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
Motion, Movement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
mouvement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
beweging
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
운동 , 움직임
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
動き
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
תנועה , תנועה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
गति
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
gerakan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
การเคลื่อนไหว , การเคลื่อนไหว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
движение , движение
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
Bewegung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
movimiento
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
movimento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
movimento
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
运动
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
ruch
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حرکت
تصویر حرکت
рух
دیکشنری فارسی به اوکراینی