جدول جو
جدول جو

معنی حذفی - جستجوی لغت در جدول جو

حذفی
حذف شدنی، قابل حذف، حذف پذیر، حذف شده، انداختنی
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حافی
تصویر حافی
کسی که بی کفش راه می رود، پابرهنه، برهنه پای
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حنفی
تصویر حنفی
یکی از چهار مذهب اهل سنت که بر قیاس اتکا می کرده اند، هر یک از پیروان دین مذهب
فرهنگ فارسی عمید
(حَ فَ)
نام اسب خالد بن جعفر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حُ ذَ فَ)
زن کوتاه بالا. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
نعت فاعلی از حفی ً و حفوهً، برهنه پای، (منتهی الارب)، پابرهنه، (منتهی الارب) : التزام کرد عورات را سافرات الوجوه، و رجال را حافیات الارجل از خانها بیرون آورد، (جهانگشای جوینی)،
آن یکی تا کعبه حافی میرود
وآن یکی تا مسجد از خود می شود،
مولوی،
، سوده پای، (منتهی الارب)، سوده سپل، سوده سم، (منتهی الارب)، ج، حافون، حافات، (مهذب الاسماء)، حفاه، (منتهی الارب) (غیاث اللغات)، قاضی، (منتهی الارب)، داور
لغت نامه دهخدا
(حَ)
منسوب است به حوف که گمان میرود قریه ای است در مصر. (الانساب)
لغت نامه دهخدا
(حَ نَ)
منسوب به حنیفه. نسبتی است به بنی حنیفه. (الانساب).
- تیغ حنفی، منسوب به صخر ابوبحر احنف بن قیس یکی از تابعین است:
رزبان گفت من این مخرقه باور نکنم
تا به تیغ حنفی گردن هر یک نزنم.
منوچهری.
رجوع به حنفیه شود.
، منسوب به ابوحنیفه. پیرو ابوحنیفه. اهل رأی. عراقی. مقلد امام ابوحنیفۀ کوفی. (آنندراج) ، یکی از مذاهب اربعۀ اهل سنت و جماعت منسوب به امام اعظم ابوحنیفه رحمهاﷲ. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حافی
تصویر حافی
برهنه پای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حنفی
تصویر حنفی
نسبی است به بنی حنفیه، (پیروان محمد حنفیه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حافی
تصویر حافی
پابرهنه، جمع حفاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حنفی
تصویر حنفی
((حَ نَ))
منسوب به ابوحنیفه، یکی از چهار مذهب اهل تسنن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
الأدبيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
Literal
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
littéral
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
字面上的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
halisi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
буквальный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
wörtlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
буквальний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
حرفی، تحت اللفظی
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
حرفی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
শব্দগত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
문자 그대로의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
harfî
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
literal
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
文字通りの
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
מילולי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
शब्दार्थ
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
harfiah
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
ตัวอักษร
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
dosłowny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
literal
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
letterale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از حرفی
تصویر حرفی
letterlijk
دیکشنری فارسی به هلندی