جدول جو
جدول جو

معنی حذذ - جستجوی لغت در جدول جو

حذذ
چالاکی، کوتاهی و سبکی دم شتر
تصویری از حذذ
تصویر حذذ
فرهنگ لغت هوشیار
حذذ
در علم عروض آوردن زحاف احذ
تصویری از حذذ
تصویر حذذ
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حذف
تصویر حذف
زدایش، ستردن
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از حذو
تصویر حذو
برابر کسی نشستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذل
تصویر حذل
اصل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذق
تصویر حذق
خوب آموختن کاری یا مطلبی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذف
تصویر حذف
افتاده، افتادگی، سقط
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذر
تصویر حذر
پرهیز کردن، اجنتاب، ترس، بیم، هراس، دوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذا
تصویر حذا
روبرو شدن برابر شدن رویاروی بودن، برابر روبرو: (بحذاء منزل وی نزول کرد)، کفش، نعل، سم ستوران، جمع احذیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حوذ
تصویر حوذ
گردآوردن، سخت راندن، نگاهداشتن، پاس داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حذق
تصویر حذق
حذاقت، مهارت، استادی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حذا
تصویر حذا
ازا، برابر، رو به رو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حذر
تصویر حذر
ترسنده و با پرهیز، زیرک و هوشیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حذف
تصویر حذف
قطع کردن، انداختن، افکندن، ساقط کردن، دور کردن، در علوم ادبی انداختن یا ترک کردن یکی از حروف در نظم یا نثر و گفتن شعری که مثلاً حرف «ل» در آن نباشد یا استعمال کلمات بی نقطه، در علوم ادبی در علم عروض حذف یک هجای بلند از انتهای سه رکن مفاعیلن، فاعلاتن و فعولن که از آن به ترتیب فعولن، فاعلن و فعل حاصل شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حذو
تصویر حذو
در قافیه، حرکت ماقبل ردف و قید مانند حرکت «د» و «پ»، برای مثال ای به همت بر آفتابت دست / آسمان با علوّ قدر تو پست (انوری - ۵۴۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حذر
تصویر حذر
پرهیز کردن، ترسیدن و دوری کردن از چیزی، بیم و پرهیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حذو
تصویر حذو
((حَ))
برابر کردن، پیروی، تتبع کردن (شاعر یا نویسنده ای را)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حذق
تصویر حذق
((حَ یا حِ))
مهارت، چیره دستی، استادی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حذف
تصویر حذف
((حَ))
انداختن، افکندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حذر
تصویر حذر
((حَ ذَ))
پرهیز کردن، ترسیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حذر
تصویر حذر
((حَ ذِ))
پرهیزنده، پرهیز کننده، ترسنده، ترسان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از حذف
تصویر حذف
Deletion, Elimination
دیکشنری فارسی به انگلیسی
удаление , устранение
دیکشنری فارسی به روسی
Löschung, Beseitigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
видалення , усунення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
usunięcie, eliminacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
exclusão, eliminação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
cancellazione, eliminazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
suppression, élimination
دیکشنری فارسی به فرانسوی
verwijdering, eliminatie
دیکشنری فارسی به هلندی
การลบ , การกำจัด
دیکشنری فارسی به تایلندی
penghapusan, eliminasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
حذفٌ , إلغاءٌ
دیکشنری فارسی به عربی