معنی حذا حذا روبرو شدن برابر شدن رویاروی بودن، برابر روبرو: (بحذاء منزل وی نزول کرد)، کفش، نعل، سم ستوران، جمع احذیه تصویر حذا فرهنگ لغت هوشیار