- حدیدی
- آهنی آهنین، کستره از گیاهان منسوب به حدید آهنی، سمسمیقا
معنی حدیدی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل و شغل حداد آهنگری، دکان حداد آهنگری، حقی که به آهنگر ده و قریه داده شود آهنگری
کارد تیز، آهن، ابزار آهنین، میله ساز قطعه ای از آهن، ابزار آهنین، صفحه ای فلزی و سوراخ دار که فلزات را بتوسط آن بشکل میله نازک و مفتول در آورند، آلتی که میله فلزی را بوسیله آن بشکل پیچ در آورند، جمع حدائد (حداید) حدیدات
((حَ دِ))
فرهنگ فارسی معین
صفحه ای فلزی و سوراخ دار که فلزات را با گذرانیدن از آن به شکل میله نازک و مفتول درآورند، ابزاری که به وسیله آن میله فلزی را رزوه کرده به شکل پیچ درآورند
صفحۀ فلزی مشبک که فلز را با گذراندن از آن به صورت میلۀ نازک یا مفتول درمی آوردند، آلتی که با آن میلۀ فلزی را به شکل پیچ درمی آورند، قطعۀ آهن، آلت و افزار آهنی
آهن تیز، برنده، تند تیز، برنده، تند
پنجاه و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۲۹ آیه، آهن، تیز و برنده
خماهان