- حدیث (دخترانه)
- داستان، سرگذشت، سخن، سخنی که از پیامبر (ص) یا بزرگان دین نقل می کنند
معنی حدیث - جستجوی لغت در جدول جو
- حدیث
- چیز نو، سخن نو، مسئله، امور، مطلب، قضیه، تازه، جدید
- حدیث ((حَ))
- تازه، جدید، خبر، خبری که از رسول (ص) و ائمه نقل کنند، جمع احادیث
- حدیث
- سخنی که از پیغمبر اسلام و ائمه نقل شده است، سخن، کلام، داستان، حکایت، در فلسفه حادث، نو، تازه، جدید، خبر
حدیث اسرا: حدیث معراج
حدیث رفع: حدیثی که در آن اموری از مکلفان رفع شده است
حدیث قدسی: در فقه حدیثی که پیامبر اسلام از پروردگار روایت کرده است ولی در قرآن نیست
حدیث نفس: با خود سخن گفتن، سخنی که با خود بگویند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حدیث کردن، سخن گفتن
پیش آمد، زن دویم
جماعتی که سخن کنند
بر زمین افتاده
آهن تیز، برنده، تند تیز، برنده، تند
بالارج لک لک
نوشدن، نو پیدا شدن چیزی، نو آمدن، وجود بعد از عدم
پژوندیدن پژوند شدن (پژوند دیوث)
پنجاه و هفتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۲۹ آیه، آهن، تیز و برنده
نو پیدا شدن، واقع شدن امر تازه، رخ دادن، پدید آمدن چیز تازه
هم سخن وقصه گوی مرد بسیار سخن، پر سخن، خوش سخن مرد بسیار سخن، پر سخن، خوش سخن
هرگز، هیچوقت، ابداً
جا، آنجا، کجا
گوشه ای در دستگاه های سه گاه و چهارگاه، حدا
حادث، ویژگی امری که تازه واقع شده، امری که معروف در سنت و شریعت نباشد، بدعت
جوان، نوجوان
ادرار یا مدفوع و آنچه وضو را باطل می کند
جوان، نوجوان
ادرار یا مدفوع و آنچه وضو را باطل می کند
جا، هر جا، جهت، لحاظ
دلیل، علت، جا، مکان
از این حیث: از این بابت، از این جهت
از حیث: از لحاظ، از جهت، از نظر
از این حیث: از این بابت، از این جهت
از حیث: از لحاظ، از جهت، از نظر
حکایت کردن
فر گفت اشویی
نوجوان، نوزاد
نوجوان نوجوان نازه جوان نوازد
با خود سخن گفتن، سخنی که با خود بگویند
حدیثی که در آن اموری از مکلفان رفع شده است
حدیث معراج