گردچیزی درآمدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). احاطه کردن، رگی است در ذراع، شدت و سختی، بر یک جانب راه رونده، هر حیوان که یک خصیه داشته باشد، چپه دست. مؤنث: حدباء. (منتهی الارب). ج، حدب. (مهذب الاسماء)
گردچیزی درآمدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). احاطه کردن، رگی است در ذِراع، شدت و سختی، بر یک جانب راه رونده، هر حیوان که یک خصیه داشته باشد، چپه دست. مؤنث: حَدْباء. (منتهی الارب). ج، حُدْب. (مهذب الاسماء)