حتود (تَ) حتود بجائی، مقیم شدن بدانجا، خالص الأصل شدن. (از منتهی الارب) ادامه... حتود بجائی، مقیم شدن بدانجا، خالص الأصل شدن. (از منتهی الارب) لغت نامه دهخدا
حتود (حُ) مشارع. (منتهی الارب) (قطر المحیط) ادامه... مشارع. (منتهی الارب) (قطر المحیط) لغت نامه دهخدا