جدول جو
جدول جو

معنی حبطات - جستجوی لغت در جدول جو

حبطات
(حَ بَ / حَ بِ)
اولاد حارث بن مالک بن عمرو، ملقب به حبط یا حبط
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حبات
تصویر حبات
حبه ها، یک دانه ها، یک حب ها، جمع واژۀ حبه
فرهنگ فارسی عمید
(حِ بَ)
جمع واژۀ حبره
لغت نامه دهخدا
(حَ)
جمع واژۀ حبجه. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(حُ)
جمع واژۀ حبله. اوراق سمر، نوعی از پیرایه های حمیل
لغت نامه دهخدا
(حَبْ با)
جمع واژۀ حبه: چون مرغ در التقاط حبات ایشان را به منقارنقار برمیچیدند. (ترجمه تاریخ یمینی چاپی ص 350)
لغت نامه دهخدا
تصویری از حبات
تصویر حبات
جمع حبه، برزها تخمک ها جمع حبه
فرهنگ لغت هوشیار