جدول جو
جدول جو

معنی حباقا - جستجوی لغت در جدول جو

حباقا
(حَ)
بلغت سریانی، داروئیست که آنرا حندقوقی و بفارسی اندقوقو گویند. منافع بسیار دارد. (برهان قاطع). حندقوقی. (بحر الجواهر). و بعضی گویند حندقوقی برّی است. ذرق. لوطوس آغریوس. رجوع به لوطوس آغریوس و طریفلن شود
لغت نامه دهخدا
حباقا
سریانی شبدر خود رو شبدر وحشی
تصویری از حباقا
تصویر حباقا
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ)
ابقاآن. پسر هلاکو. پس از مرگ پدر در سال 663 ه. ق. در مراغه به تخت سلطنت نشست و پس از 17 سال و چند ماه فرمانروائی در همدان مسموم شد و درگذشت. شمس الدین جوینی وزیر او بود و نجم الدین قزوینی و مؤیدالدین عرضی و فخرالدین مراغی و قطب الدین شیرازی و محیی الدین مغربی و فخرالدین اخلاطی طبیب و تقی الدین حشایشی صاحب تریاق بزمان او میزیسته اند. و دختر عظیم روم را که هولاکو نزدیک وفات برای خودخواستاری کرده بود اباقا پس از فوت پدر تزویج کرد
لغت نامه دهخدا
(حَ قا)
حباقا. حندقوقا. اندقوق
لغت نامه دهخدا
(حِ)
رجوع به حازوق شود
لغت نامه دهخدا
دهی است از توابع نابلس، (الاعلام زرکلی ج 8 ص 41)
لغت نامه دهخدا
(حُ / حِ)
نام پدر بطنی از تمیم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اباقا
تصویر اباقا
ترکی برادر پدر اپدر (عمو) برادر مهتر یا کهتر پدر آباقا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حباقی
تصویر حباقی
شبدر وحشی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اباقا
تصویر اباقا
((اِ))
آباقا، برادر مهتر یا کهتر پدر، آباقا
فرهنگ فارسی معین