- حبائل
- اهریمن زنان جه ها (فواحش)،، جمع حبالی، جمع حبلی، زنان باردار جمع حباله دامها
معنی حبائل - جستجوی لغت در جدول جو
- حبائل ((حَ ئِ))
- جمع حباله، دام ها
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خشکیده استخوانی
جمع حبیکه، ریگراه راه های ریگناک
جمع حباله دامها
حمایل
جمع حلیله، زنان شوی دار جمع حلیله زنان شوی دار
جمع حائل (حایل) زنان نازا، جمع حائل، زنان نازا
حباله ها، دام ها، قیدها، بندها، حباله های نکاح، کنایه از قیود زناشویی، جمع واژۀ حباله
جمع قبیله
نبایل در فارسی، جمع نبیله، فرخادان بزرگان کارهای سترگ نیکویی ها جمع نبیله: بزرگان، کارهای بزرگ، نیکوییها
بچه شتر ماده تازه متولد شده، نعت فاعلی از حول و حیل، رنگ برگشته
پری، جمع حبل، رگ های نره، ستاک ها ساغ ها ریسمانگر ریسمانتاب ریسمانها رشته ها ریسمان تاب، ریسمان فروش
مانع و حجاب میان دو چیز، هرچه میان دو چیز واقع شود
حبل ها، چیزهایی که با آن چیزی را می بندند، بندها، ریسمان ها، رشته ها، رسن ها، آبستنی ها، جمع واژۀ حبل
دام های اهریمن، زنان بر گرفته از چمراس: زنان دام های اهریمنند در نپی دامهای اهریمن، زنان (ماخوذ از آیه حدیث نبوی است) : (النسا حبائل الشیطان) (زنان دامهای شیطانند) توضیح در فارسی بصورت حبائل شیطان آوردند: (کی بدترین حبائل شیطان کند طلب آنکس که با حمایل سلطان بود برش) (خاقانی)