- حانوتی
محمد بن عمر حانوتی، ملقب به شمس الدین، فقیهی از حنفیان اهل قاهره (928-1010 هجری قمری)، او راست: اجابهالسائلین در فقه، فتاوی حانوتی، (الاعلام زرکلی ص 941 از فهرست کتاب خانه خدیوی)
معنی حانوتی - جستجوی لغت در جدول جو
- حانوتی (تی ی)
منسوب به حانوت. کلبه دار. (مهذب الاسماء)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
گیاهی بیابانی و خودرو با برگ های کوچک معطر که به عنوان چاشنی و دارو به کار می رود، کتکتو
به رنگ یاقوت، سرخ، از جنس یاقوت، در علم زیست شناسی نوعی انگور سرخ رنگ با حبه های ریز و گرد
حانیه، حاناه، دکان می فروش، (منتهی الارب)، میخانه، خرابات، دکان، (کشف اللغات) (لطائف اللغات) (دهار) (غیاث اللغات) :
گفت بد موقوف این لت لوت من
آب حیوان برددر حانوت من،
مولوی،
که شبلی ز حانوت گندم فروش
به ده برد انبان گندم بدوش،
سعدی (بوستان)،
دکان الخمار، یؤنث و یذکر و الخمار نفسه، (اقرب الموارد)، دکان شراب فروشی، مرد شراب فروش، کربک، کلبه، (مهذب الاسماء)، کربج، کربق، ج، حوانیت، (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد)، ج، حوانی، و النسبه الیه حانی و حانوی، (اقرب الموارد)
گفت بد موقوف این لت لوت من
آب حیوان برددر حانوت من،
مولوی،
که شبلی ز حانوت گندم فروش
به ده برد انبان گندم بدوش،
سعدی (بوستان)،
دکان الخمار، یؤنث و یذکر و الخمار نفسه، (اقرب الموارد)، دکان شراب فروشی، مرد شراب فروش، کربک، کلبه، (مهذب الاسماء)، کربج، کربق، ج، حوانیت، (مهذب الاسماء) (اقرب الموارد)، ج، حوانی، و النسبه الیه حانی و حانوی، (اقرب الموارد)
نادرست نویسی یاغوتی یا کندی برنگ یاقوت. یا انگور یاقوتی. نوعی انگور که دانه آن ریزو قرمز مایل به سیاه است و چون بنمک برسد رنگ آن سیاه تیره شود، یاقوت ساخته شده
مانند هاروت بودن ساحری جادوگری (بهاروتی اززهره دل برده بود چوهاروت صد پیش اومرده بود) (نظامی)
خاکی این جهانی منسوب به ناسوت زمینی ارضی این جهانی. ناسودمند. نامفیدمضرزیان بخش، بی فایده بیحاصل بیهوده مقابل سودمند
نوعی حلوا که آنرا با نشاسته وشکر تهیه کنند ماقوتی: مکمل چو پوشید رخت نبرد ز ماقوت سرخ و ز لیبی زرد. (بسحاق اطعمه فر نظا)
گیاهی است از تیره نعناعیان که برخی گونه هایش به صورت درختچه می باشند و برخی هم علفی است. چون بوی بسیار مطبوعی دارد از آن برای خوشبو کردن ماست و دوغ استفاده می کنند. کاکوتی مقوی معده است
