جدول جو
جدول جو

معنی حافظ - جستجوی لغت در جدول جو

حافظ
(پسرانه)
نگهبان، آنکه تمام یا بخشی از قرآن را از حفظ کرده است، لقب شاعر بزرگ قرن هشتم، خواجه شمس الدین محمد شیرازی
تصویری از حافظ
تصویر حافظ
فرهنگ نامهای ایرانی
حافظ
نگاهدار، حارس، گوشدار، دارنده، حفیظ
تصویری از حافظ
تصویر حافظ
فرهنگ لغت هوشیار
حافظ
حفظ کننده، نگه دارنده، نگهبان، نگهدار، ازبردارنده، ویژگی کسی که تمام یا بخشی از قرآن را حفظ است
تصویری از حافظ
تصویر حافظ
فرهنگ فارسی عمید
حافظ
((فِ))
نگهبان، حارس، از بر کننده قرآن
تصویری از حافظ
تصویر حافظ
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حافظه
تصویر حافظه
ویر
فرهنگ واژه فارسی سره
قوه حافظه، مقابل قوه ذاکره، نیروئی است که جای آن تجویف اخیر دماغ است و کار آن نگاهداری چیزهائی است که نیروی واهمه آنرا درک کند از امور جزئیه، پس حافظه خزانه وهم است مانند خیال برای حس مشترک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حافظه
تصویر حافظه
((فِ ظِ))
ذهن، قوه ای که ضبط و نگهداری مطالب را به عهده دارد
فرهنگ فارسی معین
قوه ای در انسان و بعضی حیوانات که مطالب و حوادث را به یاد نگه می دارد، استعداد ذهن برای به یاد آوردن مطالب و حوادث، قوۀ ذاکره، یاد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محافظ
تصویر محافظ
نگهبان، پاسدار
فرهنگ واژه فارسی سره
بن پاس پاسبان پاتار نیکاستار گروگاندار کالی پیره دار (گویش افغانی) بنوان پهره دار نگهدار نگهبان پاسبان نگاهبانی کننده حفظ کننده نگهبان جمع محافظین. محافظت. نگاهبانی کردن حفظ کردن، نگاه داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محافظ
تصویر محافظ
((مُ فِ))
نگهبان، حافظ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محافظ
تصویر محافظ
حفظ کننده، نگهبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محافظ
تصویر محافظ
Protectant
دیکشنری فارسی به انگلیسی
защитное средство
دیکشنری فارسی به روسی
संरक्षक
دیکشنری فارسی به هندی
সুরক্ষা
دیکشنری فارسی به بنگالی
สารป้องกัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از حافی
تصویر حافی
برهنه پای
فرهنگ لغت هوشیار