جدول جو
جدول جو

معنی جین - جستجوی لغت در جدول جو

جین
نوعی پارچۀ نخی ضخیم با بافت فشرده که معمولاً از آن جامۀ رو و به ویژه شلوار می دوزند
واحد شمارش کالا برابر با شش یا دوازده عدد، دوجین
نوعی نوشابۀ الکلی که از تقطیر دانه های تخمیر شدۀ غلات به دست می آید و با چیزهای خوشبو از قبیل دانۀ سرو کوهی یا ابهل یا پوست نارنج معطر می شود
تصویری از جین
تصویر جین
فرهنگ فارسی عمید
جین
نوعی پارچه کتانی ضخیم و محکم که از آن لباس دوزند، شش عدد از هر چیز
تصویری از جین
تصویر جین
فرهنگ فارسی معین
جین
واحد شمارش خرمن کوبی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از آین
تصویر آین
(دخترانه و پسرانه)
آیین، دین، طریقت، آذین، زینت، آرایش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جهن
تصویر جهن
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام چهارمین پسر افرسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از آجین
تصویر آجین
آجیدن، پسوند متصل به واژه به معنای آجیده شده با مثلاً تیرآجین، شمع آجین
فرهنگ فارسی عمید
(حُ جَ)
ابن المثنی. ابوعمر. تابعی است. تابعی در متون اسلامی به مسلمانانی گفته می شود که از صحابه پیامبر اسلام (ص) دانش و هدایت گرفته اند. این نسل دوم مسلمانان، از مهم ترین گروه هایی هستند که باعث تثبیت آموزه های دینی شدند و با تلاش های علمی خود، علوم اسلامی را در قرون اولیه رشد دادند. تابعین عموماً دارای ویژگی هایی چون زهد، علم، تقوا و دقت در نقل حدیث بوده اند.
ابن المثنی. محدث است. (منتهی الارب). علم حدیث و به ویژه دقت های محدثان در بررسی احادیث، یکی از پایه های اصلی شکل گیری فقه اسلامی است. محدثان با گردآوری و بررسی دقیق احادیث پیامبر اسلام، به فقیهان کمک کردند تا بر اساس روایات صحیح، فتوا صادر کنند. این نقش برجسته محدثان در تاریخ اسلام، به حفظ صحت و اصالت منابع دینی کمک شایانی کرد.
لغت نامه دهخدا
آجیده، آژده، آزده:
ز شاخ گوزنان رمه در رمه
زمین بیشه ای گشت آجین همه،
فردوسی،
- تیرآجین، بتیر بسیار زده شده،
- شمعآجین کردن، عقوبتی که تن را جای جای سوراخ کرده، شمع در آن فروکرده افروختندی
لغت نامه دهخدا
(دُ جَ)
ابن ثابت مکنی به ابوالغصن تابعی است. و ’جحی’ اوست و گفته اند غیر اوست. (منتهی الارب). تابعی در ادبیات تاریخی و اسلامی به کسی اطلاق می شود که در زمان پس از پیامبر اسلام می زیسته، اما با صحابه ارتباط مستقیم داشته و از آن ها در زمینه دین، فقه، حدیث و اخلاق تعلیم دیده است. بسیاری از مراجع دینی و فقهای اولیه اسلام از تابعین بودند. نقل روایت های آنان در منابع معتبر اسلامی باعث شده است که پژوهشگران با دقت زیاد زندگی و علم این افراد را بررسی کنند.
لغت نامه دهخدا
وام، قرض مذهب، کیش، آیین، طاعت و نام فرشته ای که به محافظت قلم مامور است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بین
تصویر بین
وسط، میان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجین
تصویر آجین
آجیده آژده: تیرآجین شمع آجین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دجین
تصویر دجین
گولزن ریشخند گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آجین
تصویر آجین
آجیده، آژده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنین
تصویر جنین
رویان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بین
تصویر بین
میان
فرهنگ واژه فارسی سره
انتخاب کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
اسباب بازی، جغجغه ی کودکان
فرهنگ گویش مازندرانی
یک نوبت خرمن کوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
نوک درخت، جیرجیرک
فرهنگ گویش مازندرانی
الیکایی، نوعی پرنده است
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو نر جوان، گوساله، صدای گوساله ی گمشده که با صوت خاصی گالش را فرا می
فرهنگ گویش مازندرانی
از مراتع واقع در الستای علی آبادکتول
فرهنگ گویش مازندرانی
کنجکاوی بیش از اندازه برای کشف موضوعی، اسرار
فرهنگ گویش مازندرانی
محل کوبیدن خرمن در زمینی هموار و دایره شکل به قطر تقریبی
فرهنگ گویش مازندرانی
محل خرمن کوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
رسمی است که کشاورزان برای پر برکت شدن محصول برنج آن را به
فرهنگ گویش مازندرانی
محل خرمن کوبی
فرهنگ گویش مازندرانی
بزکوهی کوچک، یک مشت، شالی درو شده
فرهنگ گویش مازندرانی
نهرهای کوچک دست ساز در مزارع
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو نر
فرهنگ گویش مازندرانی
صدای گاو نر جوان
فرهنگ گویش مازندرانی
گالشی که در اواخر پاییز یا زمستان فقط از گاونر جوان پذیرایی
فرهنگ گویش مازندرانی
مرتعی در کتول
فرهنگ گویش مازندرانی
به طور ژنتیکی، از نظر ژنتیکی
دیکشنری اردو به فارسی