جدول جو
جدول جو

معنی جیرجیرک - جستجوی لغت در جدول جو

جیرجیرک
زنجره، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرک، جرواسک، چزد، جزد، زانه، زلّه
تصویری از جیرجیرک
تصویر جیرجیرک
فرهنگ فارسی عمید
جیرجیرک
((رَ))
حشره ای شبیه ملخ اما کوچکتر از آن که صدای بلندی دارد و در اواخر خرداد و اوایل تیر شروع به خواندن می کند، جراسک، چزد
تصویری از جیرجیرک
تصویر جیرجیرک
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

حشره ای از راسته راست بالان که همه چیز خوار است و اکثر بمناسبت زندگی بحالت انزوا بالهایش را از دست داده. این حشره در زیر زمینها و باغها و مزارع فراوان است. الی ورجه. جیک صرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جیرجیرو
تصویر جیرجیرو
آدم پر سر و صدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جیرجیر
تصویر جیرجیر
صدای سوسک، جیرجیرک، موش و امثال آن، صدای زیر و نازک مانند صدای دری که روغن کاری نشده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جیرجیر
تصویر جیرجیر
صدای بعضی پرندگان و حشرات مانند گنجشک و سوسک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سیرسیرک
تصویر سیرسیرک
جیرجیرک، زنجره، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، جرواسک، چزد، جزد، زانه، زلّه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیرسیرک
تصویر سیرسیرک
((رَ))
زنجره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جرجیر
تصویر جرجیر
تره تیزک کهزل ونده از گیاهان شاهی آبی
فرهنگ لغت هوشیار