معنی جیرجیر
- جیرجیر
- صدای بعضی پرندگان و حشرات مانند گنجشک و سوسک
واژههای مرتبط با جیرجیر
جیرجیر
- جیرجیر
- صدای سوسک، جیرجیرک، موش و امثال آن، صدای زیر و نازک مانند صدای دری که روغن کاری نشده باشد
جیرجیرک
- جیرجیرک
- زَنجَرِه، حشره ای سبز رنگ و شبیه ملخ که نوع نر آن به وسیلۀ اندام نازکی در زیر شکم صدای تیز و بلندی در کشتزارهای غله تولید می کند، سیرسیرَک، جَرواسَک، چَزد، جَزد، زانِه، زَلِّه
جیرجیرو
- جیرجیرو
- آدم پر سر و صدا
جیرجیرک
- جیرجیرک
- حشره ای شبیه ملخ اما کوچکتر از آن که صدای بلندی دارد و در اواخر خرداد و اوایل تیر شروع به خواندن می کند، جراسک، چَزد
جیر جیر
- جیر جیر
- صدای جیرجیرک، صدای پرندگان
جرجیر
- جرجیر
- تره تیزک کهزل ونده از گیاهان شاهی آبی
دیاجیر
- دیاجیر
- جمع دیجور، تاری ها شب های تار
جیر جیرک
- جیر جیرک
- حشره ای از راسته راست بالان که همه چیز خوار است و اکثر بمناسبت زندگی بحالت انزوا بالهایش را از دست داده. این حشره در زیر زمینها و باغها و مزارع فراوان است. الی ورجه. جیک صرار
شیرگیر
- شیرگیر
- گیرنده شیر و پیروزمند، شجاع، دلیر و دلاور
