- جوزاغند
- پارسی تازی گشته گوزاگند گوزاغند شفتالوی خشکانده که میان آن را با مغز گردکان و شکر آگنده اند هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند جوز آگند جوزغند
معنی جوزاغند - جستجوی لغت در جدول جو
- جوزاغند ((جُ غَ))
- هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند جوز آگند جوزغند
هلو یا شفتالوی خشک کرده که درون آن را با مغز جوز پر کرده باشند
پارسی تازی گشته گوزاگند گوزاغند شفتالوی خشکانده که میان آن را با مغز گردکان و شکر آگنده اند
نادرست نویسی کژآگند: جامه رزم، نهالی جامه ای که در حشو آن ابریشم خام و پنبه و آجیده کنند و به هنگام جنگ پوشند، نهالی توشک
جامه ای که در حشو آن ابریشم و پنبه نهند و آجیده کنند و در روز جنگ پوشند، نهالی توشک
بانگ و آواز انسانی