جدول جو
جدول جو

معنی جوزاغند - جستجوی لغت در جدول جو

جوزاغند
پارسی تازی گشته گوزاگند گوزاغند شفتالوی خشکانده که میان آن را با مغز گردکان و شکر آگنده اند هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند جوز آگند جوزغند
فرهنگ لغت هوشیار
جوزاغند
((جُ غَ))
هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند
تصویری از جوزاغند
تصویر جوزاغند
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

هلو یا شفتالوی خشک کرده که مغز گردو در میان آن آکنده باشند جوز آگند جوزغند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوزغند
تصویر جوزغند
((غَ))
جوزاغند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جوزغند
تصویر جوزغند
هلو یا شفتالوی خشک کرده که درون آن را با مغز جوز پر کرده باشند
فرهنگ فارسی عمید
پارسی تازی گشته گوزاگند گوزاغند شفتالوی خشکانده که میان آن را با مغز گردکان و شکر آگنده اند
فرهنگ لغت هوشیار
نادرست نویسی کژآگند: جامه رزم، نهالی جامه ای که در حشو آن ابریشم خام و پنبه و آجیده کنند و به هنگام جنگ پوشند، نهالی توشک
فرهنگ لغت هوشیار
جامه ای که در حشو آن ابریشم و پنبه نهند و آجیده کنند و در روز جنگ پوشند، نهالی توشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یوزغند
تصویر یوزغند
بانگ و آواز انسانی
فرهنگ لغت هوشیار