- جهانبانی
- سلطنت پادشاهی
معنی جهانبانی - جستجوی لغت در جدول جو
- جهانبانی
- سلطنت، پادشاهی
- جهانبانی
- پادشاهی، سلطنت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نگهدارنده جهان
خداوند
پادشاه بزرگ، خداوند
عمل جهاندار. سلطنت، اداره مملکت بنحوی نیکو مقابل جهانگیری
مجموعۀ عقاید، باورها و تصورات یک مکتب دینی، فلسفی یا سیاسی که دربارۀ پدیده ها، جهان، انسان و جایگاه او در جهان هستی و یا در جامعه و در تقابل با مسائل اجتماعی ارائه می دهد
سلطنت
جوال بزرگ
دلیری، مردانگی
فداکاری، ازجان گذشتگی، کنایه از بندبازی
نوعی کیسه بزرگ
مردم دنیا