جهان داری جهان داری پادشاهی، مربوط به پادشاه، در علوم سیاسی سلطنتی، سمَت پادشاه، شاهی، سلطنت فرهنگ فارسی عمید
جهاندار جهاندار نگهبان جهان پادشاه سلطان، مدیرامور جهان پادشاهی که مملکت را نیکو اداره کند مقابل جهانگیر فرهنگ لغت هوشیار
زبانداری زبانداری سخنگوی فصیح و بلیغ، آنکه بجز زبان مادری خود یک یا چند زبان دیگر بداند، شاگرد معلم فرهنگ لغت هوشیار