جهیزیه، اعضایی که با هم در بدن عمل معینی را انجام می دهند مثلاً جهاز تنفس، جهاز هضم، کشتی، سفینه، ساز و برگ، اسباب و لوازم جهاز تنفس: در علم زیست شناسی مجموع اعضایی که عمل تنفس را انجام می دهند، از قبیل بینی، دهان، گلو، نای و دو ریه، دستگاه تن
جهیزیه، اعضایی که با هم در بدن عمل معینی را انجام می دهند مثلاً جهاز تنفس، جهاز هضم، کشتی، سفینه، ساز و برگ، اسباب و لوازم جهاز تنفس: در علم زیست شناسی مجموع اعضایی که عمل تنفس را انجام می دهند، از قبیل بینی، دهان، گلو، نای و دو ریه، دستگاه تن
پیش آهنگی. پیش روی. پیشوائی. نهاز بودن: نیابد عدوی تو هرگز بلندی نیابد بز لنگ هرگز نهازی. قطران. رجوع به نهاز شود. - نهازی کردن، پیشاهنگ شدن. پیشرو رمه گشتن. راهبری کردن: دل گمراه را زی راه دین کش به از تو کرد نتوان کس نهازی. ناصرخسرو. از هول تو شیر نهازخواره پیش رمه ترسان کند نهازی. مسعودسعد
پیش آهنگی. پیش روی. پیشوائی. نهاز بودن: نیابد عدوی تو هرگز بلندی نیابد بز لنگ هرگز نهازی. قطران. رجوع به نهاز شود. - نهازی کردن، پیشاهنگ شدن. پیشرو رمه گشتن. راهبری کردن: دل گمراه را زی راه دین کش به از تو کرد نتوان کس نهازی. ناصرخسرو. از هول تو شیر نهازخواره پیش رمه ترسان کند نهازی. مسعودسعد
ساز و برگ، اسباب و اثاثیه، مجموعه اعضایی که در بدن عمل معینی راانجام می دهند، جهاز هاضمه، اثاثیه ای که عروس با خود به خانه داماد می برد، پالان شتر، دستگاه
ساز و برگ، اسباب و اثاثیه، مجموعه اعضایی که در بدن عمل معینی راانجام می دهند، جهاز هاضمه، اثاثیه ای که عروس با خود به خانه داماد می برد، پالان شتر، دستگاه