معنی جنگوم - جستجوی لغت در جدول جو
جنگوم
میخ چوبی کاشته شده در زمین
ادامه...
میخ چوبی کاشته شده در زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
تصویر انگوم
انگوم
انگم، مادۀ چسبناک که از تنه و شاخۀ برخی درختان میوه دار بیرون می آید و سفت می شود، صمغ درخت زنج، ازدو
ادامه...
انگم، مادۀ چسبناک که از تنه و شاخۀ برخی درختان میوه دار بیرون می آید و سفت می شود، صمغ درخت زنج، ازدو
فرهنگ فارسی عمید
انگوم
(اَ)
انگم. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به انگم شود، جمع واژۀ نمر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پلنگان. (غیاث اللغات)
ادامه...
انگم. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به انگم شود، جَمعِ واژۀ نَمِر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). پلنگان. (غیاث اللغات)
لغت نامه دهخدا
انگوم
صمغ و ماده چسبنده لزجی که از درختان مخصوصا درختان آلو و آلوچه و گوجه خارج میشود و در برابر هوا انجماد می یابد
ادامه...
صمغ و ماده چسبنده لزجی که از درختان مخصوصا درختان آلو و آلوچه و گوجه خارج میشود و در برابر هوا انجماد می یابد
فرهنگ لغت هوشیار
تنگوم
گیره ای چوبی که به دیوار نصب کنند
ادامه...
گیره ای چوبی که به دیوار نصب کنند
فرهنگ گویش مازندرانی
چنگوم
ستون، تکیه گاه چوبی کاشته شده در زمین، میخ بزرگ چوبی، از
ادامه...
ستون، تکیه گاه چوبی کاشته شده در زمین، میخ بزرگ چوبی، از
فرهنگ گویش مازندرانی