- جنگلبان
- حافظ جنگل، مامور حفظ جنگل، نگهبان جنگل
معنی جنگلبان - جستجوی لغت در جدول جو
- جنگلبان
- کسی که مامور محافظت و مراقبت جنگل باشد، نگهبان جنگل
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شغل و عمل جنگلبان، اداره ای از شعب وزارت کشاورزی که حفاظت و مراقبت جنگلها را بعهده دارد
شغل و عمل جنگلبان، علم و فن نگاهداری جنگل ها و جلوگیری از آفات جنگل و مراقبت در بهره برداری صحیح از جنگل ها و حفظ حیوانات جنگلی، ادارۀ مسئول انجام این کار
آن که مأمور حفاظت از جنگل است
شغل و عمل جنگل بان، اداره ای از شعب وزارت کشاورزی که مراقبت از جنگل ها را به عهده دارد
محافظ
پاسبان، مراقب، نگهدارنده، مرزبان، فرمانده سپاه
نگهدارنده
Custodian, Guardian
custodiante, guardião
custodio, guardián
strażnik
хранитель , страж
охоронець
bewaker
Hüter, Wächter
gardien
custode, guardiano
रक्षक , संरक्षक
রক্ষক , রক্ষক
penjaga
muhafız, koruyucu
관리자 , 수호자
mlinzi
看守人 , 守护者
監守 , 守護者
שומר , שׁוֹמֵר
ผู้เฝ้าระวัง , ผู้พิทักษ์
حارسٌ
محافظ , نگہبان
ملک بر چاف از چاش ها (غلات) خلر گیاهی است شبیه بکرسنه و آنرا در بعض نقاط مانند باقلای تر پزند و با نمک خورند و گاهی هم آرد کنند و از آن نان پزند و تازه آنرا نیز ناپخته خورند خلر
متزلزل، مضطرب