- جنت (دخترانه)
- بهشت، باغ
معنی جنت - جستجوی لغت در جدول جو
- جنت
- فردوس
- جنت
- بستان، بهشت
- جنت ((جَ نَّ))
- بهشت، فردوس، بوستان، باغ
- جنت
- بهشت، جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، رضوان، دارالسّرور، اعلا علّیین، ارم، دار قرار، دارالسّلام، خلدستان، فردوس، دارالقرار، سبزباغ، دارالخلد، باغ ارم، سرای جاوید، مینو، دارالنّعیم، قدس، نعیم، فردوس اعلا، علّیین، گشتا، باغ بهشت، خلد، باغ خلد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هندی بین از سازها قسمی ساز هندی
از آلات موسیقی هندی
سخن زشت، معیوب و ناشایست، عیب، زشتی
لاتینی خرفه گرگی از گیاهان گیاهی از تیره جنتیانا جزو تیره های نزدیک بزیتونیان که علفی و دارای برگهای متقابل است و در مناطق معتدل نیمکره شمالی میروید جنطی الملک کف الذئب
مرد با تربیت و رادمرد، کلمه انگلیسی
مینو جایی
مینو جای
مرد باوقار، بافتوت و باتربیت، جوانمرد، رادمرد
گیاهی با ساقۀ بلند میان تهی گره دار، برگ های شبیه برگ کدو و گل های سرخ مایل به کبود که در کوه ها و جاهای نمناک و سایه دار می روید، دم کردۀ ریشۀ آن برای درمان اسهال، سوءهاضمه، کرم معده و یرقان به کار می رود، کوشاد، گوشاد
راستا، روی
کالا، ژاد، گینه
کنار، سو
دختر
آن ترا: آنت بس است، زهی احسنت
ایستار، آیین
تازیان بعضی کلمات فارسی مختوم به (- ه) غیر ملفوظ را تعریب کرده به (- ات) جمع بسته اند و ایرانیان اینگونه جمع معرب را از آنان اقتباس کرده وکلمات دیگر (اعم ازفارسی وعربی وغیره) را نیز بهمان سیاق استعمال کرده اند: (تو زیر پای خوری از کامه و انبجات پرهیزنکنی معالجت موافق نیفتد) (چهارمقاله نظامی)، عوام بسیاق کلمات فوق کلماتی را هم که مختوم به (- ه) غیر ملفوظ نیستند ولی بحروف مصوت (- ا) یا (- ی) ختم شوند به (- جات) جمع بسته اند (برای احتراز ازالتقای دو حرف مصوت) : مرباجات دواجات طلاجات. توضیح کلمات عربی مختوم به ه و کلمات فارسی مختوم به - ه غیر ملفوظ که به جات جمع بسته شوند در تحریر باید ه یا ه راحذف کرد وبنابراین روزنامه جات میوه جات تعلیقه جات رقیمه جات وامثال آن غلط است
هر چه غیر باریتعالی که آنرا پرستش نمایند
جماعت مردم، عدد بسیار، همه زوج، مقابل فرد، دوتای، دو تا، دو لنگه زوج، مقابل فرد، دوتای، دو تا، دو لنگه
نو شدن، تازگی
رند زبانزد مردم کوچه پارسی بزرگ است (برای مونث یا جمع آید)، یا اسماو ه (اسماوه) و عمت نعماء ه (نعماوه)، بزرگ باد نامهای او و همگنان را شامل باد نعمتهای او: ... . و در آن مواضع که بروزگار پادشاهان گذشته ملک الملوک را - جلت اسماوه و عمت نعماوه - ناسزا می گفتند امروزه همواره عبادت می کنند. یا جل عظمته. در محکم تنزیل فرماید
جدال و قتال، ستیزه، نبرد، پیکار، حرب، رزم
سنگ اندازی
میل کردن، ظلم کردن، ستم کردن
آنچه که شامل انواع متعدده باشد مثل جنس حیوان که شامل انسان و سایر جانداران است و شامل انواع باشد و نوع شامل اصناف و صنف شامل افراد، بمعنی کالا و متاع هم میگویند منجمد شدن آب منجمد شدن آب
کوخ خاته گلی و کوچک، پوشیدن، گرد آوردن
لشکر، سپاه
زی، بخش، دوش (کتف)، پاسی از شب بال زدن
اصل هر چیزی