جدول جو
جدول جو

معنی جنابت - جستجوی لغت در جدول جو

جنابت
دور شدن، جلب شدن، جنب شدگی، نجس شدن
تصویری از جنابت
تصویر جنابت
فرهنگ لغت هوشیار
جنابت
حالت انسان پس از مقاربت یا انزال منی که غسل بر او واجب می شود، غسلی که برای از میان بردن این حالت انجام می شود، سو، جانب
تصویری از جنابت
تصویر جنابت
فرهنگ فارسی عمید
جنابت
((جَ بَ))
دور شدن، نجس شدن، جنب شدن
تصویری از جنابت
تصویر جنابت
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جنایت
تصویر جنایت
تبهکاری
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ذنابت
تصویر ذنابت
خویشی، قرابت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجابت
تصویر نجابت
نیک نهادی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جعابت
تصویر جعابت
شگاگری ترکشگری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنایت
تصویر جنایت
گناه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنابه
تصویر جنابه
بچه ای که با بچه دیگر در یک موقع از یک شکم زائیده شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
پالاد به ترکی کتل گویند اسپی است که پیشاپیش اسپ شاهان و فرماندهان برند پالا ز دروازه تا درگه شه دو میل - دو رویه سپه بود و پالا و پیل (اسدی توسی) یدک اسب کتل بالاد بالاده. توضیح جنیبه در عربی صوف پشم شتر شش ساله و ناقه ایست که بدراهم بکسی دهند تا بر آن غله آرد (منتهی الارب) و بمعنی مذکر و در بالا در عربی (جنیب) است. رک منتهی الارب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انابت
تصویر انابت
به خدای تعالی بازگشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خنابت
تصویر خنابت
بادساری (نخوت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جنیبت
تصویر جنیبت
یدک، اسب یدک، کنایه از اسب، اسب خاص پادشاه که زین و یراق کرده و بر در بارگاه نگاه می داشتند، پالاد، پالا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنایت
تصویر جنایت
جرم و گناه بزرگ مانند جرح و قتل، گناه، جرم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنابه
تصویر جنابه
دوقلو، دو بچه که در یک موقع از یک شکم زاییده شوند، توأم، دوبلغانه، توأمان، هم شکم، همزاد برای مثال دولت و ملت جنابه زاد چو جوزا / مادر بخت یگانه زای صفاهان (خاقانی - ۳۵۳ حاشیه)
به صورت توامان برای مثال قصه چه کنم که در ره عشق / با محنت و غم جنابه زادیم (سنائی۲ - ۴۵۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نجابت
تصویر نجابت
نجیب بودن، اصیل و پاک نژاد بودن، بزرگوار و گرامی بودن، حیا، پاک دامنی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منابت
تصویر منابت
جمع منبت، رستنگاهان جمع منبت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نجابت
تصویر نجابت
اصالت، بزرگواری، نجیب بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از انابت
تصویر انابت
((اِ بَ))
برگشتن از گناه، توبه کردن، توبه، پشیمانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنیبت
تصویر جنیبت
((جَ بَ))
یدک، اسب کتل
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنایت
تصویر جنایت
((جِ یَ))
گناه کردن، جمع جنایات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جنابه
تصویر جنابه
((جُ بِ یا بَ))
توأم، دوقلو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از منابت
تصویر منابت
((مَ بِ))
جمع منبت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نجابت
تصویر نجابت
((نِ بَ))
پاک نژادی، بزرگواری
فرهنگ فارسی معین
رجوع از غفلت به ذکر. گفته اند که توبه در افعال ظاهری است و انابه در امور باطنی، فرار از خلق به سوی حق، بازگشتن به سوی خدا، توبه کردن، دست برداشتن از گناه، توبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از منابت
تصویر منابت
منبت ها، جاهای روییدن گیاه ها، رستنگاه ها، جمع واژۀ منبت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جنایت
تصویر جنایت
Atrocity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نجابت
تصویر نجابت
Nobility
دیکشنری فارسی به انگلیسی
благородство
دیکشنری فارسی به روسی