جدول جو
جدول جو

معنی جلو - جستجوی لغت در جدول جو

جلو
پیش، پیش رو، رو به رو، در حضور، لگام و افسار اسب
تصویری از جلو
تصویر جلو
فرهنگ فارسی عمید
جلو
زالو، کرمی کوچک و سیاه رنگ که در آب زندگی می کند و با مکنده های روی بدنش خون جانوارن را می مکد
زرو، زلو، شلک، شلکا، شلوک، خرسته، مکل، دیوک، دیوچه، دشتی، علق
تصویری از جلو
تصویر جلو
فرهنگ فارسی عمید
جلو
عنان اسب بیرون کردن بیرون کردن پیش، قبل، روبروی، مقابل پیشگاه پیش، قبل، روبروی، مقابل پیشگاه
فرهنگ لغت هوشیار
جلو
((جَ))
شوخ و شنگ
تصویری از جلو
تصویر جلو
فرهنگ فارسی معین
جلو
سیخ کباب (چوبی یا آهنی)
تصویری از جلو
تصویر جلو
فرهنگ فارسی معین
جلو
((جُ یا جمع لُ))
پیش، مقابل، لگام مرکوب، عنان، افسار، پیش از دیگران یا دیگر چیزها
تصویری از جلو
تصویر جلو
فرهنگ فارسی معین
جلو
معرض
تصویری از جلو
تصویر جلو
فرهنگ واژه فارسی سره
جلو
أمام
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به عربی
جلو
Forward
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به انگلیسی
جلو
en avant
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به فرانسوی
جلو
از توابع رامسر
فرهنگ گویش مازندرانی
جلو
向前的
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به چینی
جلو
mbele
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به سواحیلی
جلو
вперед
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به روسی
جلو
vorwärts
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به آلمانی
جلو
вперед
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به اوکراینی
جلو
آگے
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به اردو
جلو
সামনে
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به بنگالی
جلو
앞으로
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به کره ای
جلو
ileri
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
جلو
para frente
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به پرتغالی
جلو
前方の
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به ژاپنی
جلو
קדימה
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به عبری
جلو
अग्रे
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به هندی
جلو
ke depan
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
جلو
ไปข้างหน้า
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به تایلندی
جلو
do przodu
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به لهستانی
جلو
hacia adelante
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
جلو
avanti
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
جلو
vooruit
تصویری از جلو
تصویر جلو
دیکشنری فارسی به هلندی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جلوه
تصویر جلوه
(دخترانه)
حالت دلپذیر در چیزی یا کسی، زیبایی، نمایان شدن، آشکار کردن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جلوه
تصویر جلوه
جلوه ها یا افکت های سینمایی (Effects) در فیلم سازی به تکنیک ها و تکنولوژی های مختلفی اشاره دارد که برای ایجاد صحنه ها و جلوه های ویژه در فیلم استفاده می شوند. این افکت ها ممکن است به صورت دستی، با استفاده از تکنیک های سینمایی، یا با استفاده از تکنولوژی های رایانه ای (CGI) ایجاد شوند. به طور کلی، افکت های ویژه به دسته های زیر تقسیم می شوند:
۱. افکت های تصویری (Visual Effects) :
- شامل استفاده از تکنیک های دیجیتال مانند CGI (کامپیوتری تصویری) برای ایجاد جلوه های ویژه در فیلم. این می تواند شامل ایجاد جهان های مجازی، اشیاء ۳D، انفجارها، حیوانات و خیلی بیشتر باشد.
۲. افکت های فیزیکی (Practical Effects) :
- افکت هایی که به وسیله تکنیک های فیزیکی و مکانیکی ایجاد می شوند، مانند استفاده از منابع نور، آتش، انفجارها، ماشین آلات پرتاب، طوفان، باران و ...
۳. افکت های صوتی (Sound Effects) :
- افکت هایی که با افزودن صداهای ویژه به فیلم ایجاد می شوند، مانند صدای انفجارها، صدای طوفان، صدای پرندگان و ...
۴. افکت های نورپردازی (Lighting Effects) :
- استفاده از نورهای ویژه برای ایجاد جلوه های ویژه نورپردازی در فیلم، مانند روشنایی نور چشمک زن، نورهای مخصوص صحنه های اکشن و ...
این افکت ها به کمک تکنولوژی های پیشرفته و ابزارهای خاص در صنعت فیلم سازی ایجاد می شوند تا جلوه های ویژه و مهیجی را برای بیننده به ارمغان آورند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از جلوف
تصویر جلوف
جمع جلف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوه
تصویر جلوه
ظاهر ساختن، نمایش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوه
تصویر جلوه
نمود
فرهنگ واژه فارسی سره