جدول جو
جدول جو

معنی جلهاب - جستجوی لغت در جدول جو

جلهاب
دشت
تصویری از جلهاب
تصویر جلهاب
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جلباب
تصویر جلباب
پیراهن گشاد، چادر زنان
فرهنگ لغت هوشیار
پیر داغسر داغسر در پارسی به کسی گویند که میانه سرش از موی تهی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الهاب
تصویر الهاب
برافروختن آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلباب
تصویر جلباب
جامۀ فراخ، پیراهن گشاد، چادر زنان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلقاب
تصویر جلقاب
((جُ))
پارچه کهنه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جلباب
تصویر جلباب
((جَ))
جامه گشاد، چادر زنان
فرهنگ فارسی معین
پارسی تازی گشته گلاب پارسی تازی گشته ژالاب از گیاهان کشنده برنده، برده کش آن کس که بردگان را برای فروش از شهری به شهری برد جلب کننده بسویی کشنده، آنکه بندگان و بردگان را از شهر بشهر دیگر برای فروش برد. گلاب جلب کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلاب
تصویر جلاب
شربتی که از گلاب و عسل یا شکر درست می کردند، برای مثال نشاید برد سعدی جان از این کار / مسافر تشنه و جلاب مسموم (سعدی۲ - ۵۱۷)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلاب
تصویر جلاب
کسی که بنده و برده را از شهری به شهر دیگر برای فروش ببرد، جلب کننده، به طرفی کشنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لهاب
تصویر لهاب
تشنگی، زبانه زدن، آفرازه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلاب
تصویر جلاب
((جُ لّ))
گلاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جلاب
تصویر جلاب
((جَ لّ))
جلب کننده
فرهنگ فارسی معین