جدول جو
جدول جو

معنی جعوه - جستجوی لغت در جدول جو

جعوه
جعبه، صندوق
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جلوه
تصویر جلوه
(دخترانه)
حالت دلپذیر در چیزی یا کسی، زیبایی، نمایان شدن، آشکار کردن
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جلوه
تصویر جلوه
جلوه ها یا افکت های سینمایی (Effects) در فیلم سازی به تکنیک ها و تکنولوژی های مختلفی اشاره دارد که برای ایجاد صحنه ها و جلوه های ویژه در فیلم استفاده می شوند. این افکت ها ممکن است به صورت دستی، با استفاده از تکنیک های سینمایی، یا با استفاده از تکنولوژی های رایانه ای (CGI) ایجاد شوند. به طور کلی، افکت های ویژه به دسته های زیر تقسیم می شوند:
۱. افکت های تصویری (Visual Effects) :
- شامل استفاده از تکنیک های دیجیتال مانند CGI (کامپیوتری تصویری) برای ایجاد جلوه های ویژه در فیلم. این می تواند شامل ایجاد جهان های مجازی، اشیاء ۳D، انفجارها، حیوانات و خیلی بیشتر باشد.
۲. افکت های فیزیکی (Practical Effects) :
- افکت هایی که به وسیله تکنیک های فیزیکی و مکانیکی ایجاد می شوند، مانند استفاده از منابع نور، آتش، انفجارها، ماشین آلات پرتاب، طوفان، باران و ...
۳. افکت های صوتی (Sound Effects) :
- افکت هایی که با افزودن صداهای ویژه به فیلم ایجاد می شوند، مانند صدای انفجارها، صدای طوفان، صدای پرندگان و ...
۴. افکت های نورپردازی (Lighting Effects) :
- استفاده از نورهای ویژه برای ایجاد جلوه های ویژه نورپردازی در فیلم، مانند روشنایی نور چشمک زن، نورهای مخصوص صحنه های اکشن و ...
این افکت ها به کمک تکنولوژی های پیشرفته و ابزارهای خاص در صنعت فیلم سازی ایجاد می شوند تا جلوه های ویژه و مهیجی را برای بیننده به ارمغان آورند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از جزوه
تصویر جزوه
یک دسته کاغذ نوشته شده یا چاپ شده، کتابچه، دفترچه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جعبه
تصویر جعبه
ظرفی صندوق مانند که از مقوا، چوب، پلاستیک و امثال آن ساخته می شود، تیردان، ترکش
در موسیقی نوعی آلت موسیقی، برای مثال چون فروراند زخمه بر جعبه / هرکه بشنید گرددش سغبه (مسعودسعد - ۴۶۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جذوه
تصویر جذوه
شراره، ریزۀ آتش که از زغال یا هیزم که در حال سوختن است جدا شود و به هوا بجهد، خدره، لخشه، جرقّه، جمره، بلک، لخچه، اخگر، ژابیژ، جمر، آتش پاره، ابیز، ایژک، آییژ، ضرمه، آلاوه، سینجر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از صعوه
تصویر صعوه
پرنده ای کوچک به اندازۀ گنجشک و شبیه آن با منقار باریک و نوک تیز و پرواز سریع و کوتاه، سنگانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلوه
تصویر جلوه
آشکار کردن، ظاهر ساختن، نمایش دادن، نمودن خود را به کسی، زیبایی، جاذبه، در تصوف تابش انوار الهی بر دل عارف که او را واله و شیدا سازد، تجلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جیوه
تصویر جیوه
عنصری نقره ای رنگ که در حرارت متعارفی مایع می شود و در ۴۰ درجه زیر صفر منجمد می گردد، در ساختن بارومتر و برای جیوه دادن آیینه به کار می رود، از مادۀ معدنی سرخ رنگی به نام شنجرف به دست می آید، هرگاه شنجرف را حرارت بدهند جیوه به صورت بخار از آن خارج می شود و آن را در ظرف های مخصوص سرد می کنند و بعد جمع آوری می کنند، گاهی هم به حالت خالص در طبیعت پیدا می شود، سیماب، زیبق، ژیوه، آبک، مرکور
فرهنگ فارسی عمید
(حَ)
به دیردادن مادر شیر بچه را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج) ، خرمای پر و درون چسفیده به حجاز. (منتهی الارب) ، خرمائی است نیکو به مدینه. (منتهی الارب) (آنندراج) (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(عُجْ وَ)
شیری که طفل یتیم راخورانند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(تَغَیْ یُ)
دعوه. به طعام خواندن. (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب). رجوع به دعوه شود
لغت نامه دهخدا
(جَ نَ وَ)
شهریست به اندلس. (تاج العروس).
لغت نامه دهخدا
(رِ وَ)
رعوه. رجوع به رعو و رعوه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از جیوه
تصویر جیوه
یکی از فلزات برنگ نقره در حرارت متعارفی مایع میشود، فرار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جعده
تصویر جعده
بره های ماده، گل اربه از گیاهان کرمکش از داروها مریم نخودی کوهی
فرهنگ لغت هوشیار
ترندک ترترک تز چکاوک گازرک سنگانه از پرندگان هر پرنده کوچک و خواننده به اندازه یک گنجشک را گویند، گنجشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزوه
تصویر جزوه
دفترچه، کتابچه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جذوه
تصویر جذوه
پاره آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوه
تصویر جلوه
ظاهر ساختن، نمایش دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جعبه
تصویر جعبه
تیردان، صندوق کوچک از مقوا یا چوب یا غیره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عجوه
تصویر عجوه
ارماو خرمای درشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لعوه
تصویر لعوه
مونث لعو و کلبه، داغ پستان داغ پستان سیاهی گرد نوک پستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دعوه
تصویر دعوه
در فارسی: نیود فراخوانی، راهنمایی، راهبری، نیایش، سوگند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاوه
تصویر جاوه
اندرون دهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شعوه
تصویر شعوه
کاکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جعوده
تصویر جعوده
مرغولگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جزوه
تصویر جزوه
((جُ وِ))
دسته ای از کاغذ چاپ شده یا با دست نوشته شده، بخشی از کتاب، دفترچه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از صعوه
تصویر صعوه
((صَ وِ))
هر پرنده کوچک به اندازه گنجشک
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جلوه
تصویر جلوه
((جِ وِ))
خود را نشان دادن، آشکار ساختن، تابش انوار الهی بر قلب عارف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جیوه
تصویر جیوه
((وِ))
سیماب، فلزی است نقره ای رنگ که از ماده معدنی شنجرف به دست می آید و گاهی به طور خالص در طبیعت وجود دارد. وزن مخصوصش 6/13 است که در دمای 357 درجه به جوش می آید و در تقریباً 40 زیر صفر درجه منجمد می گردد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جذوه
تصویر جذوه
((جَ وَ یا وِ))
پاره آتش، اخگر، پاره هر چیز
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جعبه
تصویر جعبه
((جَ بِ))
تیردان، صندوقچه، هر چیز قوطی مانند، سیاه اسبابی به صورت یک واحد کامل الکترونیکی در وسی له های پرنده برای گردآوری اطلاعات از عملکرد وسیله در جریان پرواز، به ویژه در فهم علت سقوط، تقسیم قاب سرپوشیده ای برای ان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جعبه
تصویر جعبه
بسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جلوه
تصویر جلوه
نمود
فرهنگ واژه فارسی سره