جدول جو
جدول جو

معنی جرواز - جستجوی لغت در جدول جو

جرواز
از انواع بیل که برای کندن زمین های سفت به کار می رود
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرواز
تصویر پرواز
پر گشودن و پریدن پرندگان، پرش، پریدن و حرکت کردن در هوا، کنایه از مسافرت کردن با هواپیما، تخته های نازک و باریک به درازی نیم متر که در پوشش خانه بر روی تیرهای سقف، نزدیک به هم می چینند و روی آن ها پوشال یا حصیر می اندازند
پرواز کردن: پریدن، حرکت کردن پرنده یا هواپیما در آسمان، مسافرت کردن با هواپیما
فرهنگ فارسی عمید
(فَرْ)
چوب کوتاهی باشد بقدر دو بدست، یعنی دو شبر و آن را در پوشش خانه ها بر فاصله چوبهای بزرگ نصب کنند و بوریا بر بالای آن گسترانیده، گل و خاک ریزند و اندایند. (برهان) ، خانه تابستانی و بالاخانه. (برهان). فروار. فرواره. در این معنی مصحف فروار است با راء مهمله. (از حاشیۀ برهان چ معین). رجوع به فروار شود
لغت نامه دهخدا
(بَرْ)
جای قرار و آرام. (برهان) (آنندراج). جای آرام که از چوب برای کبوتر راست کنند. (از شرفنامۀ منیری).
لغت نامه دهخدا
(بِرْ)
معرب از فارسی است به معنی اطار و چارچوب عکس و قاب. (از نشوءاللغه ص 94). ’دزی’ آنرا برواز ضبط کرده و فارسی آنرا پرواز دانسته و جمع آنرا براویز آورده است، برواس را نیز بهمین معنی دانسته است. رجوع به ذیل قوامیس عرب تألیف دزی ج 1 شود، رسول کردن کسی را، تگرگ زده شدن. (از منتهی الارب) ، بمردن. (المصادر زوزنی) ، خواب. (دهار). خفتن. (آنندراج) ، سرد شدن. (تاج المصادر بیهقی) ، کند شدن شمشیر و کارگر نبودن آن. (از ذیل اقرب الموارد) ، سرمه در چشم کردن. (دهار). براد. و رجوع به براد شود
لغت نامه دهخدا
پارسی تازی شده فرواز فرآویز (قاب عکس واژه های فارس الاصل در لهجه عربی حجاز ایراننامه سال 3 شماره 3)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلواز
تصویر جلواز
پارسی تازی گشته جلویز دزدارز نگهبان پاسبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
بهوا رفتن با بال مانند مرغان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرواز
تصویر سرواز
آنچه که سر آن گشاده باشد سرباز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرواز
تصویر فرواز
پارسی تازی گشته فرواز فرویز برآویز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مرواز
تصویر مرواز
هواسنج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
((پَ))
پرش، پریدن، تخته های باریکی که روی سقف کنار هم می چینند و حصیر یا پوشال را روی آن می اندازند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
رحلة جويةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
Flight
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
vol
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
voo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
полет
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
Flug
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
політ
دیکشنری فارسی به اوکراینی
شناوری، پرواز
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
پرواز
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
বিমানযাত্রা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
ndege
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
비행
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
volo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
飛行
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
טיסה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
उड़ान
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
penerbangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
การบิน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
vlucht
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
lot
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
飞行
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پرواز
تصویر پرواز
vuelo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی