جدول جو
جدول جو

معنی جبر - جستجوی لغت در جدول جو

جبر
به زور به کاری وا داشتن، در ریاضیات بخش گسترده و مهمی در علوم ریاضی که در آن حروف و علامات به جای اعداد به کار می رود و در حساب فرمول های ساده و آسان به دست می دهد. با به کار بردن حروف و علامات بسیاری از مجهولات را استخراج می کنند و مجهولات عددیه را با زیاد و کم کردن اعداد در مبادی مطلوب به دست می آورند، مقابل اختیار و تفویض، در فلسفه اختیار، بستن استخوان شکسته و ترمیم آن، کنایه از بهبود بخشیدن، اصلاح، برای مثال به روزگاری سلامت شکستگان دریاب / که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند (سعدی - ۹۳)
تصویری از جبر
تصویر جبر
فرهنگ فارسی عمید
جبر
کسی را بزور بکاری واداشتن
تصویری از جبر
تصویر جبر
فرهنگ لغت هوشیار
جبر((جَ))
کسی را به انجام کارهایی واداشتن، اصلاح کردن با زور و قهر، اکراه، ناچاری، نام یکی از مباحث ریاضی، شکسته بندی
تصویری از جبر
تصویر جبر
فرهنگ فارسی معین
جبر
ضرورت، اجبار، زور، ستم، ظلم، عنف، فشار، قهر، ریاضی
متضاد: اختیار، تفویض
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جبر
اجباری، اجبار، فشار ظالمانه
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جبری
تصویر جبری
اجباری، مربوط به علم جبر مثلاً معادلات جبری، مقابل قدری، در فلسفه کسی که معتقد به نظریۀ جبر باشد، برای مثال سنّی از تسبیح جبری بی خبر / جبری از تسبیح سنّی بی اثر (مولوی - ۳۹۲)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جبری
تصویر جبری
ضروری، غیر ارادی
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی از تیره قرنفلیان که در مناطق معتدل آسیا و اروپا میروید جبرو اولسطیون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جبرت
تصویر جبرت
سلطه و عظمت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جبرا
تصویر جبرا
به زور، به ستم، به ناچار، به زور به ناچاری ستمگرانه ستهمک
فرهنگ لغت هوشیار
اجباری، قسری، قهری
متضاد: اختیاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بزور، عنفاً، قهراً، کرهاً، مجبوراً
متضاد: مختاراً
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از جبری
تصویر جبری
جبريٌّ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از جبری
تصویر جبری
Algebraic
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از جبری
تصویر جبری
algébrique
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از جبری
تصویر جبری
אלגברי
دیکشنری فارسی به عبری
جبری، مجبور شد
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از جبری
تصویر جبری
جبری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از جبری
تصویر جبری
বীজগণিতীয়
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از جبری
تصویر جبری
algebra
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از جبری
تصویر جبری
cebirsel
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از جبری
تصویر جبری
대수의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از جبری
تصویر جبری
代数的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از جبری
تصویر جبری
aljabar
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از جبری
تصویر جبری
बीजगणितीय
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از جبری
تصویر جبری
алгебраический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از جبری
تصویر جبری
พีชคณิต
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از جبری
تصویر جبری
algebraïsch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از جبری
تصویر جبری
algebraico
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از جبری
تصویر جبری
algébrico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از جبری
تصویر جبری
代数的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از جبری
تصویر جبری
algebraiczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از جبری
تصویر جبری
алгебраїчний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از جبری
تصویر جبری
algebraisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از جبری
تصویر جبری
algebrico
دیکشنری فارسی به ایتالیایی