جدول جو
جدول جو

معنی جاپاسو - جستجوی لغت در جدول جو

جاپاسو
هدیه ی متقابل
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جاماسب
تصویر جاماسب
(پسرانه)
وزیر گشتاسب که با دختر زرتشت ازدواج کرد، جاماسپ، نام خردمندی ایرانی وزیر و راهنمای لهراسپ و گشتاسپ پادشاهان کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جاماسپ
تصویر جاماسپ
(پسرانه)
جاماسب، از شخصیتهای شاهنامه، نام خردمندی ایرانی، وزیر و راهنمای لهراسپ و گشتاسپ پادشاهان کیانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جاپا
تصویر جاپا
ردپا، اثر، جایی که پا بگذارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاپاسی
تصویر پاپاسی
پول فلزی بسیار کم ارزش، سکۀ کم بها، پول خرد کم ارزش، پرپره، فلس، پول سیاه، پشیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زاپاس
تصویر زاپاس
ذخیره، رزرو، یدکی
فرهنگ فارسی عمید
محفوظ، ذخیره، رزرو
لغت نامه دهخدا
عنوان کشیش مسیحیان مشرق
لغت نامه دهخدا
نام درۀکوچکی در ولایت ادرنه در قرق کلیسیا که در نزدیکی حدود شرق رومیلی است و آبهای آن به دریای سیاه ریزد
لغت نامه دهخدا
(کَ)
نوعی از حرباست و آن کوچک است و چون آن را بزنند دمش از بدن جدا شود و تا دیری حرکت کند و عربان وزغه گویندش. از موذیان است و گویند هرکه وزغه را بزند چنان باشد که هفت من گندم به درویشی تصدق کند. کرپاشو. (برهان) (آنندراج). چلپاسۀ زهردار. کرپاسه. کرپاشه. (ناظم الاطباء). مارمولک. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کرباسه، کرباسو، چلپاسه، کربس و مارمولک شود
لغت نامه دهخدا
خردترین و کم بهاترین نقود، مانند پشیز و کمتر،
- یک پاپاسی نداشتن، هیچ نداشتن،
- یک پاپاسی نیرزیدن، هیچ نیرزیدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از جاپا
تصویر جاپا
جای پا ردپا ایز اثر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرپاسو
تصویر کرپاسو
مارمولک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاپاسی
تصویر پاپاسی
کمترین و خردترین بها، هیچ نداشتن، یک پاپاسی نداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاپاس
تصویر زاپاس
دخیره، یدکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زاپاس
تصویر زاپاس
ذخیره، یدکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاپاسی
تصویر پاپاسی
پشیز، مبلغ ناچیز
یک پاپاسی نداشتن: هیچ نداشتن
فرهنگ فارسی معین
اضافی، رزرو، یدکی
فرهنگ واژه مترادف متضاد
جای آب، ظرف آب
فرهنگ گویش مازندرانی
محل زدن میخ چوبی بزرگ
فرهنگ گویش مازندرانی
فرزند فیروز، برادر بلاش و کواذ ساسانی، که سر سلسله و بنیادگذار
فرهنگ گویش مازندرانی
هدیه های گران بها که از سوی خانواده ی داماد به عروس داده
فرهنگ گویش مازندرانی