- جاودانگی
جاودانه بودن
معنی جاودانگی - جستجوی لغت در جدول جو
- جاودانگی
ابدیت
- جاودانگی
پایایی، دیرینگی، قدم، نامیرایی، همیشگی
متضاد: فنا
متضاد: فنا
- جاودانگی
خلودٌ
- جاودانگی
Eternity, Immortality, Perpetuity, Timelessness
- جاودانگی
éternité, immortalité, perpétuité, intemporalité
- جاودانگی
eternidad, inmortalidad, perpetuidad, intemporalidad
- جاودانگی
вечность , бессмертие , вечность
- جاودانگی
Ewigkeit, Unsterblichkeit, Zeitlosigkeit
- جاودانگی
вічність , безсмертя , вічність
- جاودانگی
wieczność, nieśmiertelność, ponadczasowość
- جاودانگی
永恒 , 不朽 , 永久
- جاودانگی
eternidade, imortalidade, perpetuidade, intemporalidade
- جاودانگی
ابدیت , جاودانی , لافانیت
- جاودانگی
চিরকাল , অমরত্ব , চিরস্থায়িত্ব , কালজয়ী
- جاودانگی
umilele
- جاودانگی
sonsuzluk, ölümsüzlük, zamansızlık
- جاودانگی
영원 , 불멸 , 영구성 , 영원성
- جاودانگی
eternità, immortalità, perpetuità
- جاودانگی
נצח , אֲלִמוּת , נֶצַח , נֶצַחִיוּת
- جاودانگی
शाश्वतता , अमरत्व , अनंतकाल , कालातीतता
- جاودانگی
keabadian, kekekalan
- جاودانگی
นิรันดร , ความเป็นอมตะ , ความเป็นนิรันดร์ , ความไร้กาลเวลา
- جاودانگی
eeuwigheid, onsterfelijkheid, tijdloosheid
- جاودانگی
永遠 , 不死 , 永久性
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پاینده، پایدار، همیشگی، برای مثال اگر مرد رنجی اگر مرد گنج / نه گنجت بود جاودانه نه رنج (فردوسی - ۸/۳۹۶ حاشیه) ، تا همیشه، برای مثال اگر غم را چو آتش دود بودی / جهان تاریک بودی جاودانه (شهید بلخی - شاعران بی دیوان - ۳۶)
(دُ)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان بم. واقع در 9 هزارگزی باختر بم با 153 تن سکنه. آب آن از رودخانه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
منسوب به کاودان که از قراء طبرستان است، (از سمعانی)
پایا، دیرینگی، سرمدی، نامیرا
متضاد: میرایی، ناپایایی
متضاد: میرایی، ناپایایی
جاودانگی