جدول جو
جدول جو

معنی جانکا - جستجوی لغت در جدول جو

جانکا
گاو نر جوان اخته نشده ی قوی که از آن برای تخم کشی یا جنگ استفاده
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جانا
تصویر جانا
(دخترانه)
ای جان، ای عزیز
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جانکاه
تصویر جانکاه
آنچه روح و روان را بیازارد، رنج دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جانا
تصویر جانا
خطاب به کسی که مانند جان عزیز باشد، ای جان
فرهنگ فارسی عمید
رامگا، رانگا، اصطلاح مطبعه است و آن بر سینی مانندی اطلاق شود که صفحات چیده شدۀ حروف را برای نقل از مکانی بمکان دیگر بر روی آن قرار دهند و ظاهراً کلمه روسی است
لغت نامه دهخدا
تصویری از جانکش
تصویر جانکش
جنگجو، سرکش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانکاه
تصویر جانکاه
هولناک، خطرناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانا
تصویر جانا
عزیزا، محبوبا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جانکاه
تصویر جانکاه
بسیار رنج دهنده
فرهنگ فارسی معین
جانسوز، جانگداز، جگرخراش، دلخراش، دلخراش، دلگداز، رنج آور، مولم
متضاد: جان پرور
فرهنگ واژه مترادف متضاد
گالشی که در اواخر پاییز یا زمستان فقط از گاونر جوان پذیرایی
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو نر جوان، گوساله، صدای گوساله ی گمشده که با صوت خاصی گالش را فرا می
فرهنگ گویش مازندرانی
تخم پنبه ی جدا نشده از وش
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو نر جوان تخمی
فرهنگ گویش مازندرانی
گاو نر و جوان
فرهنگ گویش مازندرانی
رفتن
دیکشنری اردو به فارسی
دانستن
دیکشنری اردو به فارسی