- جالسین
- جمع جالس، نشستگان
معنی جالسین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برسازها
اخیر، آخرین، نهایی، آخر
رقاصه، رقصنده باله
پدر و مادر
علی البدل، ولیعهد، نایب، خلیفه، وکیل
ماده ای که از جنس بید گیرند و در مرض روماتیسم موثر است و بر ضد تب بکار میبرند
جمع سایس در حالت رفعی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع سایس در حالت رفعی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع جاحد
جمع جاثم، بر جا ماندگان، بر سینه خفتگان، نابود گشتگان جمع جاثم
منتخب، جانشین
ولی، نایب، خلیفه
طرفین، دو جانب
جمع جعال
لاتینی گچ گچ
مرفق، آرنج
پارسی تازی گشته دارچین
منسوب به پلاس از پلاس
مجلس شورا و مجلس سنا
آنچه از پلاس ساخته شده یا مانند پلاس باشد
طیلسان، نوعی جامۀ کلاهدار گشاد، بلند و شبیه شنل که خواص، مشایخ یا زردشتیان بر دوش می انداختند، طالسان
طیلسان، نوعی جامۀ کلاهدار گشاد، بلند و شبیه شنل که خواص، مشایخ یا زردشتیان بر دوش می انداختند، تالسان
ظالم ها، ستمگران، بیدادگران، جباران، ظلّام، ظلمه، جمع واژۀ ظالم
آخرین، پایانی، آخر، مؤخّر، اخیر، بازپسین، پسین
کسی که به جای دیگری بنشیند و کارهای او را انجام بدهد، خلیفه، قائم مقام، ولیعهد، عوض
دو جگر رگ جگر رگان تثنیه طالع دو رگ جگر
پارسی تازی گشته تالستان تالشانه گونه ای جامه جامه ایست که آن را بر کتف پوشند و همه بدن را فرا می گیرد و آن را بافند و برش خیاطی ندارد، عبای مدوریست به رنگ سبز که قسمت فرودین ندارد. پود آن از پشم و آن را خواص علما و مشایخ و همچنین روحانیون مسیحی پوشند
جمع در حالت نصبی و جری (ولی در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع طالب، خواستاران، دانشجویان، جمع طالبی به معنای وابستگان امام علی (ع)
ستمکار ستمگر مردم آزار جمع ظلام ظلمه ظالمون ظالمین، جمع ظالم، ستمگران گرداسان
جمع عالم، جهان ها گیتی ها جمع عالم در حات نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) جهان ها گیتی ها، جمع عالم در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) دانشمندان
جمع غالب، فرخادان چیرگان غلبه کننده چیره قاهر پیروز، بخش زیاد قسمت اعظم اغلب اوقات وی غالب همت ایشان، احتمال غالب ظن قوی: هر که امروز نبیند اثر قدرت او غالب آنست که فرداش نبیند دیدار. (سعدی)، جمع غالبین
نیماسبی