- جاحد
- انکار کننده
معنی جاحد - جستجوی لغت در جدول جو
- جاحد
- انکار کننده، کسی که با علم، حق کسی را انکار می کند
- جاحد ((حِ))
- انکار کننده حق کسی با وجود دانستن آن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سنگ شده
یکا، یگانه، یکتا، بخش، یگان
بر زمین زننده
مرد چشم بر آمده
یخ بسته، افسرده
آرزومند، طعام، کوشنده
یگانه شدن یگانستن تاخر پس افتادن باز پس آمدن دنبال افتادن پس ماندن عقب ماندگی مقابل تقدم، پس افتادگی عقب افتادگی، جمع تاخرات. یا تقدم و تاخر. پس و پیش بودن پیشی و پسی
جهد کننده، کوشش کننده، کوشنده، کوشا
اولین عدد صحیح، یک، ویژگی چیزهایی که یکی محسوب می شوند، یک، یگانه مثلاً همۀ آن ها مسلک واحدی داشتند، هر یک از خانه های یک ساختمان، مقدار درسی که دانشجو یا دانش آموز در یک نیمسال می گذراند، یکتا، بی نظیر، بخشی از یک اداره، در فقه ویژگی خبری که متواتر نباشد، از نام ها و صفات خداوند
گور سنگدار، گور کن قبرکن گورکن لحد ساز: عاقلان بینی بشادی بهر آن در هرمکان لاحدان بینی برنج از بهر این در هر دیار. (سنائی لغ) قبرکن، لحد ساز
یگانه، یکتا، بینظیر، تنها
((حِ))
فرهنگ فارسی معین
یک، یکی، یگانه، یکتا، مجموعه افرادی که مأمور انجام عملیات مشترکی هستند، یک ساعت درس در هفته در یک نیم سال تحصیلی دوره دانشگاهی
ویژگی ماده ای که شکل و حجم ثابتی دارد و در برابر تغییر شکل مقاومت نشان می دهد مانند چوب، خشک و بی روح، نامطبوع، اسم جامد در دستور زبان علوم ادبی اسمی که فاقد بن ماضی و مضارع باشد
پیمان بستن، یکی، یگانه ای که تصور دومی وغیر برای او نیست
یکتا، یگانه
کم خیری انکار کردن شیئی با علم به آن
برنده تر، تندتر، تیزتر
خیانت در امانت، انکار کردن، تکذیب کردن
یک، یکی، از نام های خداوند، یگانه، یکتا
جمع جاحد