جدول جو
جدول جو

معنی جاثلیق - جستجوی لغت در جدول جو

جاثلیق
ترسابد مهتر ترسایان یکی از درجات روحانیت مسیحیان
تصویری از جاثلیق
تصویر جاثلیق
فرهنگ لغت هوشیار
جاثلیق
((ثِ))
پیشوای ترسایان
تصویری از جاثلیق
تصویر جاثلیق
فرهنگ فارسی معین
جاثلیق
رئیس روحانی نصاری، عالم و عابد ترسان، پیشوای عیسوی، رئیس اسقف ها
تصویری از جاثلیق
تصویر جاثلیق
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از جا ثلیق
تصویر جا ثلیق
رئیس روحانی نصاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاعلین
تصویر جاعلین
برسازها
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از باشلیق
تصویر باشلیق
سردار سالار
فرهنگ لغت هوشیار
سیاهرگی که بمحاذات محور بازو در زیر جلد قرار دارد و حجیم تر از سیاهرگ قیفال است و بدو سیاهرگ زند اسفل و میانی تقسیم میشود. این سیاهرگ مسیرش در زیر پوست در 3، 1 فوقانی بازو با چشم کاملا مشهود است شاهرگ دست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاثمین
تصویر جاثمین
جمع جاثم، بر جا ماندگان، بر سینه خفتگان، نابود گشتگان جمع جاثم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جا بلیق
تصویر جا بلیق
معبر، کسی که تعبیر خواب کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاهلیه
تصویر جاهلیه
کانایش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاهلیت
تصویر جاهلیت
حالت نادانی، جهل، دوره پیش از اسلام را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جوالیق
تصویر جوالیق
جمع جوالق و جوالق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باشلیق
تصویر باشلیق
سردار، سالار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جاهلیت
تصویر جاهلیت
((هِ یَّ))
نادانی، دوره پیش از اسلام که عرب بت پرستی می کرد
فرهنگ فارسی معین
دورۀ پیش از اسلام در عربستان و احوال عرب در آن زمان که دورۀ بت پرستی بود، کنایه از دورۀ جهل و نادانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از باسلیق
تصویر باسلیق
شاهرگ بازو، سیاهرگ بزرگی در بازو که در قدیم از آن خون می گرفتند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جانلی
تصویر جانلی
(پسرانه)
جان (فارسی) + لی (ترکی) جاندار، زنده
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از جاثیه
تصویر جاثیه
دو زانو بر زانو نشسته
فرهنگ لغت هوشیار
مونث جالی، غریبانی که از وطن خود هجرت کرده اند، اهل ذمه، جزیه ای که از اهل ذمه گیرند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جالیز
تصویر جالیز
کشتزار خربزه و هندوانه و خیار را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاهلی
تصویر جاهلی
نادانی، بخردی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جاهلی
تصویر جاهلی
مربوط به عهد جاهلیت، نادانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جالیز
تصویر جالیز
کشتزاری که در آن خربزه، هندوانه، خیار و مانند آن می کارند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جاثیه
تصویر جاثیه
چهل و پنجمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۳۷ آیه، شریعت، دهر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جالیه
تصویر جالیه
((یِ یا یَ))
مؤنث جالی. غریبانی که از وطن خود هجرت کرده اند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جالیز
تصویر جالیز
کشتزار خربزه، هندوانه و خیار و مانند آن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از اثلق
تصویر اثلق
پنج انگشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جالی
تصویر جالی
جلا دهنده، زداینده زنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الیق
تصویر الیق
شایسته تر سزاوارتر درخشش آذرخش در خورتر سزاوارتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از الیق
تصویر الیق
((اَ یَ))
درخورتر، سزاوارتر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جالی
تصویر جالی
روشن، واضح، جلا دهنده، پاک کننده
ادویه جالی: دواهایی که عفونت های جلدی را با آن پاک کنند، ضد عفونی های جلدی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جالی
تصویر جالی
جلادهنده
فرهنگ فارسی عمید