جدول جو
جدول جو

معنی ثمرآوری - جستجوی لغت در جدول جو

ثمرآوری
ثمرات، باروری
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زورآوری
تصویر زورآوری
زورمندی، نیرومندی
فرهنگ فارسی عمید
(وَ)
زورمندی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). زورمندی. نیرومندی. پهلوانی. (فرهنگ فارسی معین). قوت و طاقت و نیرو و زبردستی و غلبه. (ناظم الاطباء) : استاد را به زورآوری بر من دست نبود. (گلستان).
با همه زورآوری و مردی و شیری
مرد ندانم که از کمند تو جسته ست.
سعدی.
شکرانۀ زورآوری روز جوانی
آن است که قدر پدر پیر بدانی.
سعدی.
نه هرکه دعوی زورآوری کند با ما
به سر رود که سعادت به پهلوانی نیست.
سعدی.
چو با زورمندان فتد داوری
گریزندگی به که زورآوری.
امیرخسرو.
رجوع به زور و دیگر ترکیبهای آن شود
لغت نامه دهخدا
(وَ)
مثمری. میوه داری. بارداری
لغت نامه دهخدا
(سَ وَ)
گرد آوری. (آنندراج) (غیاث). نگهبانی:
اگر بجاست دل اعضا همه بجای خودند
کند سرآوری گله را شبان تنها.
نعمت خان عالی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(مِ وَ)
عمل مهرآور. حب. ابراز محبت و دوستی
لغت نامه دهخدا
(عُ وَ)
بهانه آوری. معذرت خواهی. پوزش خواهی:
چنان کن که فردا در آن داوری
نگیرد زبانت به عذرآوری.
نظامی.
بزرگان لشکر به عذرآوری
پشیمان شدند از چنان داوری.
نظامی.
به عذر آوری خواهش امروز کن
که فردا نماند مجال سخن.
سعدی.
- روز عذرآوری، روز قیامت:
بپرهیزم از روزعذرآوری
بپرهیزگاری کنم داوری.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(فَ رِ)
دهی است از دهستان حیات داود بخش گناوۀ شهرستان شیراز که در 20 هزارگزی خاور گناوه قرار دارد. جلگه ای معتدل و مرطوب و دارای 300 تن سکنه است. آب آنجا از چاه و محصول عمده اش غلات و خرما و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(فَ وَ)
عمل فخرآور. فخرفروشی. تفاخر. مفاخرت:
ز رومی و چینی در آن داوری
خلافی برآمد به فخرآوری.
نظامی.
رجوع به فخر شود
لغت نامه دهخدا
سلمه سرمه از گیاهان ژیوه آبک، تیر (عطارد) از ستارگان، پیک نامه بر، ایزد بازرگانی و جرمز (سفر) نزد رومیان باستانی راس ایزد سلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زورآوری
تصویر زورآوری
((وَ))
نیرومندی، پهلوانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برآوری
تصویر برآوری
اجابت
فرهنگ واژه فارسی سره
تولید، ساخت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
مثمرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
Fruitfully
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
fructueusement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
kwa faida
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
ثمرآور طریقے سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
ফলপ্রসূভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
verimli bir şekilde
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
実り豊かに
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
בצורה פורה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
फलदायी रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
secara produktif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
ผลผลิต
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
vruchtbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
fructíferamente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
fruttuosamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
frutíferamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
富有成效地
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
owocnie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
плідно
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
fruchtbar
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
плодовито
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ثمرآور
تصویر ثمرآور
열매를 맺게
دیکشنری فارسی به کره ای