معنی مهرآوری
مهرآوری
(مِ وَ)
عمل مهرآور. حب. ابراز محبت و دوستی
لغت نامه دهخدا
واژههای مرتبط با مهرآوری
مهرآور
مهرآور
آنکه موجب مهر و محبت شود، آورنده محبت
فرهنگ نامهای ایرانی
مهرآور
مهرآور
دوستی ورزنده. ابرازمحبت کننده
لغت نامه دهخدا
مهرآفرید
مهرآفرید
آفریده خورشید، نام همسر ایرج بنا به روایتی
فرهنگ نامهای ایرانی
مهرورزی
مهرورزی
معاشقه
فرهنگ واژه فارسی سره
مهر ورزی
مهر ورزی
ترحم
فرهنگ واژه فارسی سره
مهرورزی
مهرورزی
عشق ورزی، کسب مهر و محبت و مهربانی
فرهنگ لغت هوشیار
زورآوری
زورآوری
نیرومندی، پهلوانی
فرهنگ فارسی معین
زورآوری
زورآوری
زورمندی، نیرومندی
فرهنگ فارسی عمید
ثمرآوری
ثمرآوری
ثَمَرات، باروَری
دیکشنری اردو به فارسی