جدول جو
جدول جو

معنی ثمانی - جستجوی لغت در جدول جو

ثمانی
هشت، بعد از هفت، عدد «۸»
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
فرهنگ فارسی عمید
ثمانی
(ثَ)
گیاهی است، هشت. ثمانیه، نام پشته هاست و از آن رو آنان را ثمانی گویند که هشت قاره اند، ثمانی نسوه، هشت زن
لغت نامه دهخدا
ثمانی
هشت
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
فرهنگ لغت هوشیار
ثمانی
((ثَ))
هشت
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بمانی
تصویر بمانی
(دخترانه)
نامی که با آن طول عمر کودک را بخواهند
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ثوانی
تصویر ثوانی
ثانیه، واحد اندازه گیری زمان، برابر با یک شصتم دقیقه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چمانی
تصویر چمانی
ساقی، دهندۀ می، باده پیما، می گسار، خرامان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از امانی
تصویر امانی
امنیّه ها، آرزوها، جمع واژۀ امنیّه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از یمانی
تصویر یمانی
ساخته شده در یمن مثلاً تیغ یمانی
برآمده از سوی یمن مثلاً برق یمانی
کنایه از جنوبی
کنایه از نوعی شمشیر
از مردم یمن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثمانین
تصویر ثمانین
هشتاد، هشت ده تا، عدد «۸۰»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثمانیه
تصویر ثمانیه
هشت گانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از عثمانی
تصویر عثمانی
از فرزندان عثمان، زبان ترکی رایج در ترکیه
فرهنگ فارسی عمید
(ثَ)
توراه الثمانین، نامی است ترجمه یونانی از تورات را و این ترجمه را هفتاد و دو تن (ثعالبی در ثمارالقلوب هشتاد تن آورده است) یهود مصری بفرمان بطلمیوس محب الاخوه کرده اند. و آنرا توریهالسبعین نیز نامند و این همان ترجمه است که فردوسی بدان نام هفتادکرد داده:
کنیزک بدادار سوگند خورد
بزنار و شماس و هفتادکرد.
فردوسی.
و معتبرترین ترجمه های توراه همین ترجمه است
لغت نامه دهخدا
(عُ)
عثمان بن محمد بن عثمان بن محمد بن عبدالملک بن عبدالدین عنسه بن عمرو بن عثمان بن عفان العثمان البصری. از محمد بن عبدالسلام روایت کند و ابونعیم الحافظ اصفهانی از وی روایت دارد. (از اللباب ج 2 ص 122)
لغت نامه دهخدا
(عُ نی ی)
نسبت است به عثمان بن عفان نسباً و ولاءً یا اتباعاً مانند اهل شام. (از اللباب ج 2 ص 122)
مقابل علوی. آنانکه علی و یاران او را متهم به قتل عثمان بن عفان کردند
لغت نامه دهخدا
(عُنی ی)
سکۀ معروف مروجۀ دولت عثمانیه. (آنندراج). لیرۀ عثمانی. رجوع به عثمانیان شود
لغت نامه دهخدا
(ثَ نی یَ)
فرقه ای از فرق میان عیسی و محمد علیهم االسلام. (ابن الندیم)
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
شهری است نزدیک جزیره ابن عمر بالای موصل بدامنۀ کوه جودی. گویند پس از قرار گرفتن کشتی نوح بر جودی هشتاد مرد که با وی از کشتی فرود آمدند بدین جای اقامت گزیدند و قریه ای بنا کردند و از اینرو این محل را بنام ثمانین (هشتادان) خواندند. (مراصد الاطلاع). شهری است پربرکت و دارای جامع. (انساب سمعانی). از آن شهر است عمر بن ثابت ثمانینی نحوی. (روضات الجنات ص 322)
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
هشتاد. ثمانون، احمق من صاحب ضأن ثمانین، مثل است و قصه آن است که اعرابی کسری را مژده ای برد و کسری گفت هر چه خواهی درخواه که تراست و او هشتاد میش خواهش کرد
لغت نامه دهخدا
(ثَ نی یَ)
موضعی است. (معجم البلدان از جوهری)
لغت نامه دهخدا
(ثَ یَ)
ثمانی، هشت مرد، دراهمی که وزن ده عدد آن هشت مثقال بوده است. (مفاتیح العلوم) ، ثمانیه رجال، هشت مرد، آباء ثمانیه، هشت فلک یعنی افلاک سبعۀ سیاره و فلک البروج، جنات ثمانیه، هشت بهشت. هشت خلد چنانکه حافظ گوید:
گدای کوی تو از هشت خلد مستغنی است
اسیر عشق تو از هر دوعالم آزاد است.
، رذائل ثمانیه، دو طرف افراط و تفریط فضائل اربعه
لغت نامه دهخدا
منسوب به زمان، یکی از انواع چینی در عهد صفویه و آن نازک و خوشچهره و از حیث ضخامت متوسط بود. (از جنگ مورخ 1085 متعلق به دکتر شاپور بختیار یغما 12: 15 ص. 559)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از امانی
تصویر امانی
گرو، رهن، امانتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سمانی
تصویر سمانی
ورتیج اوشوم از مرغان در برهان سمانی آمده و پارسی بلدرچین کرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چمانی
تصویر چمانی
میگسار، باده پیما
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ثانیه، دمک ها، دو تاها جمع ثانیه شصتم حصه دقیقه. یاثونی نجوم. هرچه بزرفلک قمرپیداآید از چیزهای نورانی جز برق و صاعقه و از آن جمله است: انسی جابیه حربه ذوذنب ذوذوء ابه شهب طیفور عمود فارس قسعی مصباحی نیازک وردی و از آنرو آنها را ثوانی نجوم گویند که در دلایل و احکام در مرتبه ثانی اند و در احکام و دلایل اولیه نجوم را باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رمانی
تصویر رمانی
ناری منسوب به رمان بسیار سرخ: لعل رمانی یاقوت رمانی
فرهنگ لغت هوشیار
پدر و مادری که هر چه فرزند آورند زود بمیرد و بچه هایشان پا نگیرند اسم بچه آخری را اگر دختر باشد (بمانی) (خانم) میگذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمانین
تصویر ثمانین
هشتاد ثمانون
فرهنگ لغت هوشیار
هشت، درهمهاییی در قدیم که وزن ده عدد آن هشت فلک بوده است. یا آبا ثمانیه. هشت فلک (افلاک سبعه سیاره و فلک البروج)، یاجنات ثمانیه. هشت بهشت هشت خلد. یارذایل ثمانیه. دو طرف افراط و تفریط فضایل اربعه
فرهنگ لغت هوشیار
نام پیشین ترکیه، نام پرشان (سکه) کشور عثمانی منسوب به عثمان بن عفان، منسوب به عثمان جد آل عثمان (سلاطین قدیم ترکیه) جمع عثمانیان، مجموعه ممالکی که تحت حکومت سلاطین آل عثمان بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمانین
تصویر ثمانین
((ثَ))
هشتاد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثمانیه
تصویر ثمانیه
((ثَ یِ))
هشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کمانی
تصویر کمانی
منحنی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امانی
تصویر امانی
گرویی
فرهنگ واژه فارسی سره