جدول جو
جدول جو

معنی ثمان - جستجوی لغت در جدول جو

ثمان
گران بها، هر چیز گران قیمت و کمیاب، آنچه ارزش بسیار داشته باشد، بهاگیر، بهاور
تصویری از ثمان
تصویر ثمان
فرهنگ فارسی عمید
ثمان
(ثَ)
هشت. ثمانیه. هشت زن
لغت نامه دهخدا
ثمان
(نَ مَ / مِ تَ)
هشتگان هشتگان
لغت نامه دهخدا
ثمان
هشت هشتگان هشت ثمانیه
تصویری از ثمان
تصویر ثمان
فرهنگ لغت هوشیار
ثمان
((ثَ))
هشت
تصویری از ثمان
تصویر ثمان
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثمین
تصویر ثمین
(دخترانه)
گران بها، قیمتی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از زمان
تصویر زمان
(پسرانه)
جریانی پیوسته، بی آغاز، و بی انجام که در طی آن حوادثی برگشت ناپذیر از گذشته به حال تا آینده رخ میدهد، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می سازد مانند فرخ زمان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سمان
تصویر سمان
(دخترانه و پسرانه)
مخفف آسمان، نام روز بیست و هفتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از امان
تصویر امان
(پسرانه)
ایمنی، آرامش
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از عثمان
تصویر عثمان
(پسرانه)
نام خلیفه سوم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چمان
تصویر چمان
(دخترانه)
آنکه یا آنچه با ناز حرکت می کند، خرامان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رمان
تصویر رمان
(دخترانه)
انار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
هشت، بعد از هفت، عدد «۸»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اثمان
تصویر اثمان
ثمن ها، قیمت ها، بهاها، جمع واژۀ ثمن
فرهنگ فارسی عمید
(عُ)
ابن عفان بن ابی العاص بن امیه. ملقب به ذوالنورین. سومین از خلفاء راشدین و از عشرۀ مبشره است. به سال 47 قبل از هجرت به مکه متولد شد و اندکی پس از بعثت اسلام آورد. وی مردی ثروتمند و از اشراف مکه بود. از کارهای بزرگ او در اسلام مجهز کردن نیمی از ’جیش العسره’ است وی سیصد شتر و هزار دینار در این راه داد. پس از عمر بن خطاب به سال 23 هجری قمریاز طریق شورایی که اعضای آن را عمر معین کرد به خلافت رسید. عثمان پس از رسیدن به خلافت تا یک سال والیان عمر را بر کارشان باقی داشت سپس آنان را عزل کرد و بیشتر کسان خود را بجای ایشان فرستاد و معاویه همچنان بر حکومت شام ماند. بدین سبب مورد ملامت عامۀ مسلمین واقع شد. رفتار عثمان موجب آزردگی و ناخشنودی مسلمانان شد تا آنجا که گروهی از مردم کوفه و مصر به مدینه رفتند و عزل او را خواستار شدند و عثمان نپذیرفت شورشیان او را در خانه محاصره کردند و مدت محاصرۀ وی چهل روز طول کشید و سرانجام صبح روز عید اضحی 35 هجری قمری به مدینه در خانه اش بقتل رسید. در خلافت عثمان ارمنیه، قفقاز، خراسان، کرمان، سجستان، افریقا و قبرس بتصرف مسلمانان درآمد. در زمان خلافت عثمان برای رفع اختلاف در قراآت مختلف قرآن کریم، بر نسخۀ واحدی از بین قرأتها اتفاق نظر حاصل شد و بقیۀ نوشته ها معدوم گردید. عثمان مسجدالحرام و مسجد پیغمبر را وسعت داد و در نماز عید خطبه را بر نماز مقدم داشت. وی نخستین کسی است که ’شرطه’ گرفت. از او نیز در صحیحین 146 حدیث نقل شده است. رجوع به طبقات الکبری تألیف ابن سعد و الاصابه و الاعلام زرکلی و کتب تراجم شود
ابن عمر بن ابی بکر بن یونس مکنی به ابوعمرو جمال الدین و ملقب به ابن حاجب. رجوع به ابن حاجب و رجوع به الاعلام زرکلی و روضات الجنات شود
ابن جنی الموصلی مکنی به ابوالفتح و ملقب به ابن جنی. رجوع به الاعلام زرکلی و روضات الجنات ص 466 و نیز ابن جنی شود
لغت نامه دهخدا
(عُ)
دهی است از دهستان قعلۀ شاهین بخش پل ذهاب شهرستان قصرشیرین، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری سرپل ذهاب کنار راه فرعی به قلعه شاهین، واقع در دشت. هوای آن گرمسیر است و 70 تن سکنه دارد. آب آن از سراب قلعه شاهین تأمین می شود. محصول آن غلات و لبنیات است. شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران، ج 5)
لغت نامه دهخدا
(عُ)
چوزۀشوات. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). فرخ الحباری. (اقرب الموارد) ، بچۀ اژدها، مار یا بچۀ مار. (منتهی الارب) (اقرب الموارد).
- ابوعثمان، کنیت مار. (اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(هَِ پَ رَ)
هشت شدن. (تاج المصادر). هشت عدد گردیدن: اثمن القوم. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
(اَ)
جمع واژۀ ثمن و ثمن و ثمین. (منتهی الارب) ، سودمندتر
لغت نامه دهخدا
(خُ)
از اعلام عرب است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(ثَ)
گیاهی است، هشت. ثمانیه، نام پشته هاست و از آن رو آنان را ثمانی گویند که هشت قاره اند، ثمانی نسوه، هشت زن
لغت نامه دهخدا
تصویری از رمان
تصویر رمان
داستان، افسانه ترسو و هراسان و گریزان، رمنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زمان
تصویر زمان
روزگار، وقت، هنگام
فرهنگ لغت هوشیار
خاکستر، سرگین، کود دادن با سرگین، پوسیدگی خرما بن، خرگوش رومی نفس زنان دم زننده، خروشنده غرنده بانگ و فریاد کننده از روی غضب، مهیب هولناک
فرهنگ لغت هوشیار
چوزه شوات شوات (بوقلمون، حباری که تازی گشته هوبره با چرز است)، مار زاد، بچه اژدها، نامی است در تازی ویژه مردان جوجه هوبره، مار، بچه مار، از اعلام مردان است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جثمان
تصویر جثمان
بدن، تن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اثمان
تصویر اثمان
جمع ثمن و ثمین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
هشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثبان
تصویر ثبان
دامان دامن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عثمان
تصویر عثمان
((عُ))
جوجه هوبره، مار، بچه مار، از اعلام مردان است
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثمانی
تصویر ثمانی
((ثَ))
هشت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گمان
تصویر گمان
شک، ظن، حدس، خیال، شبهه، تردید
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از امان
تصویر امان
زنهار، پناه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از زمان
تصویر زمان
زمان
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از کمان
تصویر کمان
هلال، قوس، منحنی
فرهنگ واژه فارسی سره