جدول جو
جدول جو

معنی ثقلت - جستجوی لغت در جدول جو

ثقلت
رخت، کالا، پینکی پیش درآمد خواب، سنگینی خوراک، سنگینی گرانی سنگینی. گرانی، گرانی طعام، پینکی نعاس
فرهنگ لغت هوشیار
ثقلت
((ثَ قَ لَ))
گرانی، گرانی طعام
تصویری از ثقلت
تصویر ثقلت
فرهنگ فارسی معین
ثقلت
سنگینی، گرانی
تصویری از ثقلت
تصویر ثقلت
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثقله
تصویر ثقله
رخت، کالا، پینکی پیش درآمد خواب، سنگینی خوراک، سنگینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقلا
تصویر ثقلا
جمع ثقیل، گرانجانان، گرانان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقالت
تصویر ثقالت
گران شدن، سنگینی
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ثقه، استوانان جمع ثقه معتمدان اشخاص مورد اطمینان. یا علم ثنات و ضعفااز رواه حدیث. مهمترین شعبه علم رجال است و بدان معرفت صحت و سقم حدیث حاصل آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقالت
تصویر ثقالت
سنگین شدن، گران شدن، گرانی، سنگینی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقلا
تصویر ثقلا
ثقیل ها، گرانها، سنگین ها، جمع واژۀ ثقیل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقات
تصویر ثقات
ثقه ها، اعتمادها، اعتقادها، جمع واژۀ ثقه،
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقالت
تصویر ثقالت
((ثَ لَ))
سنگین شدن، گران شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقات
تصویر ثقات
((ثَ))
جمع ثقه، معتمدان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
گرانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
گران شدن، آبستنی زن
فرهنگ لغت هوشیار
استوار داشتن، درست شدن اعتماد کردن استوار داشتن، درست شدن، اطمینان خاطرجمعی استواری، کسی که مردم بگفتار و عمل او اعتماد کنند، جمع ثقات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قلت
تصویر قلت
کم شدن، کم بودن، کمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
بار و بنه و حشم مسافر، مال، متاع، هر چیز نفیس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
سنگین شدن، سنگینی، در پزشکی یبوست، در موسیقی بم بودن صدا
ثقل سامعه: سنگینی گوش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قلت
تصویر قلت
کمی، نقصان، کم بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
((ثِ قَ))
سنگین شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
((ثُ))
تفاله هر چیزی، درد شراب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
((ثَ))
گران شدن، آزمودن وزن چیزی در دست
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقل
تصویر ثقل
((ثِ))
گران شدن، ظاهر شدن آبستنی زن، سنگینی، گرانی، رخت و بار و بنه مسافر، کالای خانه، گناه، اثم، گنج زمین، دفینه زمین، سامعه سنگینی گوش، معده سوء هاضمه، قوه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقت
تصویر ثقت
((ثِ قَ))
اعتماد کردن، به کسی اعتماد داشتن، کسی که مردم به او اعتماد کنند، اطمینان، استواری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قلت
تصویر قلت
((قِ لَّ))
کمی، اندکی، ندرت، نادری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ثقت
تصویر ثقت
اعتماد، اطمینان
فرهنگ فارسی عمید