پرندۀ شکاری بزرگ با چنگال های قوی و چشم های تیزبین که جانوران کوچک از قبیل خرگوش یا روباه را شکار می کند، دال، دالمن، در علم نجوم از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی است
پرندۀ شکاری بزرگ با چنگال های قوی و چشم های تیزبین که جانوران کوچک از قبیل خرگوش یا روباه را شکار می کند، دال، دالمن، در علم نجوم از صورت های فلکی نیمکرۀ شمالی است
ثقوب، افروخته شدن آتش. (تاج المصادر بیهقی). و بسیار سرخ گردیدن، روشن شدن ستاره، دمیدن بوی، ثقبت الناقه، بسیارشیر گردید اشتر ماده، ثقب رأیه، رای او نافذ گردید
ثقوب، افروخته شدن آتش. (تاج المصادر بیهقی). و بسیار سرخ گردیدن، روشن شدن ستاره، دمیدن بوی، ثقبت الناقه، بسیارشیر گردید اشتر ماده، ثقب رأیه، رای او نافذ گردید
پنبه خون آلوده که زن شوی مرده بر سر نهد و گوشه آن از رو بنده بیرون کند تا بیننده بداند که او شوی از دست داده است، جمع سقب، کره اشتران نر، ستون های تاژ، شاخه های کشن
پنبه خون آلوده که زن شوی مرده بر سر نهد و گوشه آن از رو بنده بیرون کند تا بیننده بداند که او شوی از دست داده است، جمع سقب، کره اشتران نر، ستون های تاژ، شاخه های کشن