جدول جو
جدول جو

معنی ثعیلبات - جستجوی لغت در جدول جو

ثعیلبات
(ثُ عَ لِ)
بصیغۀ تصغیر و جمع. محلی در شعر. (مراصد الاطلاع). آنرا ثعالبات نیز گویند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ثیبات
تصویر ثیبات
ثیّبه ها، زنان بی شوهر و بیوه، جمع واژۀ ثیّبه
فرهنگ فارسی عمید
(ثُ لِ)
ث-عیلبات. از کوههای بلاد بنوجعفر بن کلاب است و آن چندین ناحیه و قطعه است. و نیز رجوع به ثعیلبات شود
لغت نامه دهخدا
(ثُ لَ)
روباه نر، ذوثعلبان، بیماریی است
لغت نامه دهخدا
(ثَ لَ)
تثنیۀ ثعلب. دو روباه، روباه. و درکنز ثعلبان بضم اول و سوم روباه نر. (غیاث اللغه)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
عیبها و معایب. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا
(ثُ عَ لِ)
لقب فخرالدین ابوشجاع محمد بن علی بغدادی است. او بیست سال بموصل بود و سپس بدمشق شد و صلاح الدین ایوبی و دیگر رؤساء به او اکرام کردند و صلاح الدین برای او ماهی سی دینار اجری فرمود او مردی متدین و صاحب نسک و ورع و کثیرالصیام بودو در جامع دمشق ماهها معتکف میشد و مقصورۀ کلاسه رابرای او ساختند و او را تصانیف بسیار است از آنجمله زیج مشهور اوست که نیکو و صحیح است دیگر المنبر فی الفرائض و کتاب فی غریب الحدیث، عشر مجلدات و کتاب فی الخلاف مجدول بر وضع تقویم الصحه. و وی دائم الاشتغال بود و صاحب اشعار بسیار است آنگاه که از زیارت خانه باز می گشت چون بحله رسید چوب محمل بر سر او فرود آمد و بمرد و جسد وی به بغداد برده بجنب خاک پدر و مادر وی بخاک سپردند و غیبت او از بغداد چهل سال کشیده بود. رجوع به ابن الدهان فخرالدین ابوشجاع... شود
لغت نامه دهخدا
(ثَیْ یِ)
جمع واژۀ ثیب. زنان بیوه از شوی مرده و یا طلاق گرفته
لغت نامه دهخدا
(یَ)
جمع واژۀ عیبه. (اقرب الموارد). رجوع به عیبه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تعییبات
تصویر تعییبات
جمع تعییب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثعلبان
تصویر ثعلبان
روباه نر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عیوبات
تصویر عیوبات
جمع عیوب، جمع الجمع عیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ثیبات
تصویر ثیبات
جمع ثیب، مردان زن گرفته، زنان شوهر کرده
فرهنگ لغت هوشیار