جدول جو
جدول جو

معنی ثیبات

ثیبات
ثیّبه ها، زنان بی شوهر و بیوه، جمع واژۀ ثیّبه
تصویری از ثیبات
تصویر ثیبات
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ثیبات

ثیبات

ثیبات
جَمعِ واژۀ ثیب. زنان بیوه از شوی مرده و یا طلاق گرفته
لغت نامه دهخدا

طیبات

طیبات
طیبه ها، طَیب ها، خوش بوها، پاک دامن ها، جمعِ واژۀ طیبه
طیبات
فرهنگ فارسی عمید

طیبات

طیبات
جمع طیبه، نازک گویی ها اشو ها مونث طیب جمع طیبات، از اعلام زنان است
فرهنگ لغت هوشیار

طیبات

طیبات
جَمعِ واژۀ طیبه که تأنیث طیب است. یعنی خوشیها، و در تمام معانی با طَیّب متفق میباشد. چیزهای پاکیزه، و قوله تعالی: و رزقکم من الطیبات، روزی کرد (خدای تعالی) شما را از ملاذ و مشهیات حلال و پاکیزه. (قرآن 72/16، از تفسیر ابوالفتوح) .کلوا من طیبات ما رزقناکم (قرآن 57/2) ، بخورید این نعمتهای پاک که شما را روزی کرده ایم. (قصص العلما ص 123)، زنان پاک. زنان پارسا. قوله تعالی: الخبیثات للخبیثین و الخبیثون للخبیثات، ابن زید گفت معنی آنست که: زنان ناپارسا مردان ناپارسا را شایند، و مردان ناپارسا زنان ناپارسا را شایند و معنی بر این وجه چنان بود: الزانی لاینکح الا زانیه او مشرکه و الزانیهُ لاینکحها الازان. (قرآن 3/24) او مشرک چه ایشان لایق یکدیگر باشند. و کذلک القول فی الطیبات. (از تفسیر ابوالفتوح)، خوش طبعیها. ظرافتها. (غیاث اللغات) (آنندراج)، چیزهای خوش مطبوع:
زهر از قبل تو نوشداروست
فحش از دهن تو طیبات است.
سعدی.
،
{{اِسمِ خاص}} نام قسمتی از غزلیات سعدی:
چند خواهی گفت سعدی طیبات.
سعدی
لغت نامه دهخدا