جمع واژۀ أعیط، (ناظم الاطباء)، رجوع به اعیط شود، جمع واژۀ عیطاء، (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)، رجوع به عیطاء شود، جمع واژۀ عائط، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)، رجوع به عائط شود، شتر برگزیده و جوان، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، شتران برگزیده و جوان، (آنندراج) (از اقرب الموارد)، نیک از شتران و جوانان آنها مابین ’حقه’ تا ’رباعیه’، (از اقرب الموارد)
جَمعِ واژۀ أعیط، (ناظم الاطباء)، رجوع به اعیط شود، جَمعِ واژۀ عَیطاء، (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)، رجوع به عیطاء شود، جَمعِ واژۀ عائط، (منتهی الارب) (اقرب الموارد)، رجوع به عائط شود، شتر برگزیده و جوان، (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)، شتران برگزیده و جوان، (آنندراج) (از اقرب الموارد)، نیک از شتران و جوانان آنها مابین ’حقه’ تا ’رباعیه’، (از اقرب الموارد)
آواز جوانان چابک و سبک، چون همدیگر را آوازکنند. یا کلمه ای است که وقت مستی و بازی و چیرگی بدان بانگ کنند و خروشند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و آن مبنی بر کسر می باشد. (از اقرب الموارد)
آواز جوانان چابک و سبک، چون همدیگر را آوازکنند. یا کلمه ای است که وقت مستی و بازی و چیرگی بدان بانگ کنند و خروشند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و آن مبنی بر کسر می باشد. (از اقرب الموارد)