- ثریا (دخترانه)
- نام یک صورت فلکی، پروین (ستاره)
معنی ثریا - جستجوی لغت در جدول جو
- ثریا
- چراغ چند شاخه، آسمان
- ثریا ((ثُ رَ یّ))
- چلچراغ، پروین، یکی از صورت های فلکی
- ثریا
- پروین، چراغ چندشاخه ای که از سقف اتاق آویزان می کنند، چهل چراغ، چلچراغ
عقد ثریا: کنایه از پروین. زیرا مجموع چند ستاره است شبیه گردن بند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
از ریشه پارسی تر
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
نام باستانی ایران، آزاده، نجیب، یکی از پادشاهان ماد، مهم ترین نژاد هند و اروپائی، نژاد هندوارپائیآنکه در عهدی بسیار کهن با هم زندگی می کردند و بعدها به دو بخش بزرگ تقسیم شدندگروهی به هند و ایران آمدند و گروهی به اروپا رفتند
(دخترانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
دریا، نام فرزند علاالدین عماد شاه، توده بسیار بزرگی از آب شور که بخش وسیعی از زمین را در بر گرفته و کوچکتر از اقیانوس است
آب بسیار که محوطه وسیعی را فرا گیرد و به اقیانوس راه دارد، بحر
سفید پوستان
پارسی تازی گشته ترید تریت طعامی است که پاره های نان را در شوربای گوشت تر کنند تربت تلیت اشکنه
روش، عادت، خو، طبیعت
مهم ترین شعبۀ نژاد سفید که در شمال فلات ایران زندگی می کردند و سه هزار سال پیش به طرف جنوب رفته و در سرزمین های ایران، یونان، آلمان و اروپای شمالی ساکن شدند
قطعۀ آوازی کوچک با همراهی ساز که به فرم دو تایی نوشته می شود و وزن آن سنگین است
قطعۀ آوازی کوچک با همراهی ساز که به فرم دو تایی نوشته می شود و وزن آن سنگین است
حجم بسیار از آب که قسمت وسیعی از زمین را فراگرفته قابل کشتیرانی بوده و به اقیانوس راه داشته باشد، ژو، زو، بحر، قلزم، یم، داما، راموز، مثلاً دریای عمان، دریای مدیترانه
دریای اخضر: کنایه از آسمان
دریای اخضر: کنایه از آسمان
تریت، نانی که در آبگوشت، اشکنه، شیر، دوغ و مانند آن خرد کرده باشند
قسمت اصلی ملودیک اپرا
مهم ترین شعبه نژاد سفید
شقایق وحشی خودرو از نوع خشخاش
morze